4 اسلاید پست توسط: (✷‿✷) انتشار: 1 سال پیش 308 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست


لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (15)
  • image(✷‿✷) سازنده
    پارت5عشق دردناک با ریاکت

    بچه ها یبار دیگه امتحان میکنم جواب نداد اینجا میزارم اوکی 🙂🚶‍♀️☔

  • image(✷‿✷) سازنده
    پارت5عشق دردناک با ریاکت

    ملیسا:الان وقت این حرفا نیس بیا بریم اتاقم حرف بزنیم اینجا جاش نیست 🤫

    ادرین :باشه ولی دیگه نبینماز من چیزی مخفی کنی ها 🧐

    ملیسا :چشم لرد ادرین 🤣

    ادرین :چشمت بی بلا لیدی ملیسا 😂

    به سمت اتاقم رفتیم درشو باز کردم از دانبلدور خواسته بودم تنها باشم تو اتاقم برا همین هم اتاقی نداشتم ولی خب شاید از ادرین خواستم بیاد هم اتاقی شه خیلی خوب میشد 😁

    ملیسا :.......... ("مثلا همه داستانو از میلی ثانیه اول تا الان گف

    ادرین :آدم ____ بزار دستم بهت برسههههههه

  • image(✷‿✷) سازنده
    پارت5عشق دردناک با ریاکت

    برای تمرکزم بالا باشه از بالا گوجه ای بستم بعد چتری هامو درس کردم(خودمم از این فازا دارم میگم بزار تمرکزم بالا باشه ولی از چتری هام دل نمیکنم 😅)
    رفتم پایین یه دونه قهوه درس کردم و بردم به کتابخونه همراه با کیک شکلات تلخم 
    تا پروفسور اسنیپ بیاد کمی مطالعه کردم درباره خون آشام ها (ومپایر) گرگینه ها (ولف پایر) نیمه مارها(اسنک پایر) ها مقالمو نوشتم بعد پروفسور اومد و درباره دنیا های موازی و قدرت المنتور ها گف (المنتورو هر کسی که مالفوی هد میدونه)

    ~فلش بک به 1 سال بعد

    تواین  یه سال دراکو شدیدا

  • image(✷‿✷) سازنده
    پارت5عشق دردناک با ریاکت

    رفتم سمت اتاقم درشو باز کردم عاشق وایبش بودم حس خوشحالی های گذشته مو بهم میداد لباسامو از چمدون برداشتم و توی کمد چیدم و برای اینکه پروفسور اسنیپ داشت میومد یه اسکی یقه سیاه با یه شلوار سیاه پوشیدم موهامو برای تمرکزم بالا باشه از بالا گوجه ای بستم بعد چتری هامو درس کردم(خودمم از این فازا دارم میگم بزار تمرکزم بالا باشه ولی از چتری هام دل نمیکنم 😅)
    رفتم پایین یه دونه قهوه درس کردم و بردم به کتابخونه همراه با کیک شکلات تلخم 
    تا پروفسور اسنیپ بیاد کمی مطالعه کردم درباره خون آشام ها (ومپایر) گرگی

  • image🤍Hana🤍
    •💕🌿•

    پارتای بعدیو کی میزااری؟؟!!

    • image(✷‿✷) سازنده
      پارت5عشق دردناک با ریاکت

      مجبورم اینجا بزارم تستچی شرایطشو نداره که بتونم بذارم "💔

    • image🤍Hana🤍
      •💕🌿•

      واییی نهه

  • image🤍Hana🤍
    •💕🌿•

    عمیقا منو یاد علی انداخت:))) کسی ک یکسال زحمت کشیدم فراموشش کنم 🙂🖤

    • image(✷‿✷) سازنده
      پارت5عشق دردناک با ریاکت

      عه منم یکیو داشتم از دس دادم و توسط اون انگیزه ترحم انگیزم اینو نوشتم امید وارم توعم بتونی فراموشش کنی 🚶‍♀️💔☔

    • image🤍Hana🤍
      •💕🌿•

      امیدوارم 💔

  • image(✷‿✷) سازنده
    پارت5عشق دردناک با ریاکت

    بچه ها اینجا پارت میزارم چون تایید نمیشه 4 بار آپدیت کردم نشد. 💔🙂☔🚶‍♀️

  • عالیه

    • image(✷‿✷) سازنده
      پارت5عشق دردناک با ریاکت

      نظر لطفته ❤️❤️

      ☔🚶‍♀️💔🙂

  • image)Angelina
    به‌جهانی‌ندهم‌لذت‌تنهایی‌

    عالی
    مایل به فرند؟

    • image(✷‿✷) سازنده
      پارت5عشق دردناک با ریاکت

      اوکی.
      و ممنونم 🙂🚶‍♀️💔☔

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.