ایده آل گرایی یعنی اینکه برای اهدافمان معیارهای بالایی را وضع کنیم و برای رسیدن به آنها، تلاش و جدیت به خرج دهیم. ایدهآلها و آرمانهای ما مهم هستند. آنها به زندگی ما معنا و جهت میدهند. اما هرگز مانند ایدهآلهایمان نخواهیم بود.
فرد ایدهآلگرا از ایدهآلهایش برای شکنجه کردن خود استفاده میکند. او دغدغهی ارتقای خود و رسیدن به ایدهآلهایش را دارد و از ضعفها و نواقص خود بسیار گریزان است و تلاش فرسودهکنندهای برای پنهان کردن و دیده نشدن نواقص خود میکند. همانند نویسندهای حرفه ای و ایدهآلگرا که کوچکترین اشتباه او را از پای میاندازد و به سختی میتواند آن را بپذیرد: من نویسنده هستم و تا به حال توانستم آثاری را به چاپ برسانم که توانسته مورد استقبال زیادی قرار بگیرد و موفقیتهایی برایم به ارمغان آورده. اما در نوشتههای اخیرم، متوجه خطایی شدم. از آن موقع به بعد، تمام اعتماد به نفس خودم را از دست دادم. این اشتباه برای من خیلی شرمآور و دردناک است. من با این سابقه، حق اشتباه کردن نداشتم! من دیگر نمیتوانم موفق باشم و بدرخشم. به آخر خط رسیدم. دیگر انرژی و انگیزهای برایم نمانده است. چقدر از خودم متنفرم. دیگر توان کار کردن هم ندارم. با این وضعیت، حتما از کارم هم اخراج خواهم شد. حوصله ارتباط و رو در رو شدن با آدمها را ندارم. کاش میگذاشتند تا به حال خودم بمیرم
در نوعی از ایده آل گرایی که ناسالم و مخرب است، به طور وسواس گونه ای فرد در استبدادِ «باید»ها زندگی میکند. او باید همانند ایدهآلهایش باشد؛ بیعیب و ایدهآل. در برابر هر نقص و اشتباهی مستعد تجربهی احساس شرم است و ناتوان از دیدن دستاوردهای خود و احساس غرور همراه با آن. شرمی که سراپایش را فرا میگیرد تا قامتش را خمیده و روانش را فرسوده سازد. گویی که دیگر نمیتوان دوباره به پا خواست و امیدی به زندگی دمید. آنها هم در تلاش بسیار برای کسب موفقیت هستند و هم بسیار دلنگران شکستاند و فضایی برای انتقاد و نقص باقی نمیگذارند.
اما نوع دیگری از ایده آل گرایی وجود دارد که گرچه آنان معیارهای بالایی برای خود وضع کردهاند، اما ترس از شکست ندارند و دلنگران آشکار شدن نواقص خود نیستند. آنها میتوانند از دستاوردهای خود احساس غرور کنند. شکست و موفقیت، هر دو برایشان یک معنا دارد و آنچه مهم است، در مسیر اهداف و معیارهای شخصی بودن است. از شکنجهگر و انتقادگر درونی خبری نیست. از شکست و نواقص خود احساس شرم را تجربه نمیکنند، پس کمتر افسرده و یا مضطرب میشوند. میدانند که انسان بودن به معنای کامل بودن نیست و اگر اشتباهی کنند، آنان مستعد تجربهی احساس گناه هستند. احساس گناه گرچه احساس دردناکی است، اما نیرویی عملکردی در جهت جبران اشتباه است و در جهت مهرورزی به خود و دیگری عمل میکند.
درمان ایده آل گرایی ، واقع بینی نسبت به ضعف انسانیمان است و آگاهی عمیق از آثار تخریبی استبداد بایدها بر روانمان. واقعیت این است که زندگی انسان با درد و سختی آمیخته است. درد و نقص در همه ما مشترک است و معیارهای غیر واقعبینانه، فراتر از توان و ظرفیت ماست. انتخاب با ماست که با معیارهای دستنیافتنی، خود را مضطرب و افسرده و ناتوانتر بسازیم یا اینکه خود را با تمام نواقص و زخمهایمان عاشقانه دوست داشته باشیم و اندکی در آغوش خود هنگام سختیها و شکستها آرام بگیریم.
در تایپ های mbti، مشرب NF، به مشرب ایده آل گرایان مشهور هستند
خصوصیات مشترک ایده آلگراها: ایده آلگرایان مشتاقند، به شهود خود اطمینان دارند، به داستانهای عاشقانه اشتیاق فراوان داشته و همیشه به دنبال خود درونشان هستند. به روابط معنادار ارزش قائل شده و در آرزوی دستیابی به کمال به سر می برند. ایده آلگرایان از اینکه انسان هایی دوست داشتنی، خوش قلب و قابل اعتمادند به خود می بالند. ایده آلگرایان تمایل خاصی به بخشش، اعتماد و معنویت دارند و بر روی سفرهای درونی و قدرت های بالقوه انسانی تمرکز توجه دارند. ایده آلگرایان همسرانی هستند که عواطف بسیار بالایی دارند، والدینی هستند که به تربیت فرزندانشان اهمیت فراوان داده و رهبرانی می باشند که الهام بخش مردم هستند.
تایپ های enfp,enfj,infp,infj دارای مشرب NF یا ایده ال گرا هستند💚
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)