
یه فیلم هم به اسم fries هست میتونید اونو ببینید همه چیو توضیح داده خیلی پیشنهاد میکنم

در ستایش سیب زمینی همین قدر بس که سازمان ملل سال 2008 میلادی را سال بینالمللی سیبزمینی نامی. حرکت نمادین سازمان ملل متحد برای کمک به افزایش تولید سیبزمینی در کشورهای جهان بود؛ مخصوصا در کشورهای در حال توسعه و اقشار فقیر جامعه؛ اگرچه طعم فوقالعاده سیب زمینی انقدر دوستداشتنی ست که فقیر و غنی نمیشناسد و جزو محبوبترین خوراکیهای جهان است. براساس آمار و ارقام سازمان ملل متحد در سال 2006 میلادی، حدود 325 میلیون تن سیبزمینی، توسط مردم کشورهای اروپایی، روسیه و آمریکای شمالی مصرف شده بود؛ در حالی که حدود 40 درصد از سیبزمینی جهان، در چین، هند و روسیه تولید شده بود. باشگاههای دوستداران سیبزمینی در سراسر جهان اعضایی دارند و درباره انواع غذاهایی که میتوان با سیبزمینی تهیه کرد با هم بحث و تبادل نظر میکنند. اسم یکی از این باشگاههای دوست داران سیبزمینی در آمریکا، الههی سیب زمینی ست!

تاریخ پیدایش سیب زمینی به هشت هزار سال قبل میرسد. در آن دوران انسانهای عصر حجر در کوهستان آند برای اولین بار سیبزمینی خودرو را کشف کرده بودند. فرنگیها اولین بار در اواخر سده ١٥ میلادی، از طریق کریستف کلمب با سیبزمینى آشنا شدند. 40 سال بعد، یکی از فاتحان اسپانیایی آمریکا با خوردنی خوشمزهای روبرو شد که بعدا آن را با نام «پاتاتا» وارد اروپا کرد. طی سده بعدی، مزارع وسیعی در هلند به کاشت سیبزمینی اختصاص داده شد. اما آشنایی فرانسویها با سیبزمینی توسط آنتوآن پارمنتیر صورت گرفت؛ او طی مدت محکومیتش در زندان پروسیها در زمان جنگ، سه سال تمام فقط سیبزمینی خورد و زنده ماند! او سال ١٧٨٥ پس از آزادی از زندان، سیبزمینى را به درباریان پاریس معرفی کرد و مورد پسند شاه قرار گرفت؛ او به پارمنتیر گفت: «روزی فرانسه بهخاطر یافتن نان برای فقرا از تو سپاسگزاری خواهد کرد»

هزاران خانواده بینوا در فرانسه، زندگی خود را مدیون سیبزمینی بودند. جمعیت اروپا پس از کشف سیبزمینی به طور ناگهانی افزایش یافت. مزرعهای که قبلا تنها یک نفر را تغذیه میکرد، حالا وسیله زنده ماندن چهار خانواده شده بود! جان ریدر در کتاب خود با تحقیق در این زمینه تلاش کرده است تا ثابت کند که حتی انقلاب صنعتی اروپا به نحوی از سیبزمینی نیرو گرفته است. جان ریدر معتقد است که بدون سیبزمینی بسیاری از ما امروز در قید حیات نبودیم و بدون سیبزمینی نیز قرار نیست جلو برویم! سیبزمینی که ما غالبا از آن یک تصور واحد داریم، حدود پنج هزار نوع دارد و تنها در پرو، خاستگاه این گیاه، سه هزار نوع آن با شکلها و رنگهای گوناگون کشت میشود.

براساس آمار و اسناد قدیمی، تاریخ ورود سیب زمینی به ایران به دوران قاجار میرسد. «سر جان ملکم»، فرستاده دولت انگلیس، در اواسط پادشاهى فتحعلىشاه قاجار، سیبزمینی را به دربار ایران معرفی کرد. در زمان فتحعلی شاه، روزی «سر جان ملکم»، تقاضای شرفیابی کرد تا هدیه و ارمغان پادشاه انگلستان را تقدیم کند. فتحعلی شاه هم به خیالِ اینکه انگشتریِ الماس یا هدیهای گرانبها هدیه میگیر، او را با گرمی پذیرفت. «سر جان ملکم» با لباس تمام رسمی و تشریفات تمام، درحالیکه پشت سر او چند برده سیاه با تعدادی صندوق بزرگ بود، وارد مقر سلطنتی شد و گفت: تصدقت گردم، این صندوقها را با نامهای که ضمیمه آن است امپراتور عظیمالشأنِ بریتانیایِ کبیر به حضور شاهنشاه ایران تقدیم کردهاند.

در آن نامه امپراتور انگلیس گفته بود چون در ایران قحطی و خشکسالی فراوانی رخ میدهد، چند صندوق سیب زمینی به همراه دفترچه نحوه کشت آن را به پادشاه ایران تقدیم میدارم. فتحعلی شاه از اینکه پادشاه انگلیس او را امر و نهی کرده بود که برای رعیت چه بکارد عصبانی شد و گفت: خوب پادشاه انگلستان برای ما چه پیشکش میکنند تا امر کنیم رعیت سیبزمینی بکارند! وی وقتی مطمئن شد که این بار از رشوه خبری نیست، دستور داد صندوقها را به انبار بفرستند. بزرگان جمع پس از مدتی التماس و خواهش توانستند شاه را راضی کنند تا صندوقها را بین رعیت تقسیم کند. اتفاقا در همانسال و پس از کاشت سیبزمینی، در دهات ایران قحطی بزرگی آغاز شد. عدهای شایع کردند که این قحطی به خاطر کاشت بوتههای سیبزمینی است، کشاورزان هم همه بوتهها را سوزاندند و در خیابانها شعار دادند مرگ بر سیبزمینی! چون سیبزمینی توسط سر جان ملکم به ایران آورده شد، ابتدا به آن «آلوی ملکم» میگفتند. هنوز هم در برخی از شهرهای ایران مثل شیراز به سیبزمینی «آلو» میگویند. مثلاً «دو پیازه آلو» یک غذای شیرازی است که با سیب زمینی درست میشود و در آن از «آلو بخارا» خبری نیست!
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)