پادشاهان دیوانه تاریخ

پتر سوم روسیه: سزار پتر سوم متولد سال ۱۷۲۸ حکومتش زیاد طول نکشید. او در پروس به دنیا آمد، اما به اجبار به روسیه رفت. کشوری که از آن متنفر بود. پتر زمانی که با ملکه آینده کاترین ازدواج کرد بیشتر از این که به همسرش علاقه نشان دهد به بازی با سرباز‌های اسباب بازی اش علاقه نشان می‌داد. او همسرش را مجبور کرد مثل سرباز‌ها لباس بپوشد و دوره‌های آموزشیسربازی ببیند. پتر سوم موشی که سر یکی از اسباب بازی هایش را خورده بود از طناب دار آویزان کرد.

کالیگولا امپراتور روم: کالیگولا یکی از خشن‌ترین و در عین حال منحصر به فرد‌ترین پادشاهان دنیا بود که معتقد بود خداست. یکی از ویژگی‌های عجیب او علاقه شدیدی بود که به اسبش “اینسیتاتوس” داشت. اسب او خانه، غلاده طلا، آخور مرمر، و اسطبل زیبایی پر از پتوی بنفش داشت. از برنامه‌های کالیگولا این بود که اسبش را به عضویت مجلس سنا در بیاورد، اما ترور او باعث شد این برنامه ناتمام بماند. البته برخی از مورخان این داستان‌ها را افسانه‌ای بیش نمی‌دانند.

شارل دوم اسپانیا: شارل دوم از سلامت جسمی و ذهنی خوبی برخوردار نبود. او دائم اسهال، استفراغ و توهم رنج می‌برد. به سختی می‌توانست صحبت کند و غذایش را بجود و درست نمی‌توانست راه برود. او در ۳۵ سالگی که مثل پیرمرد‌ها شده بود و کاملا مو‌های سرش ریخته بود از دنیا رفت.

سلطان ابراهیم اول امپراتوری عثمانی: سلطان آینده اوایل جوانی اش را به عنوان زندانی در خانه‌ای بدون پنجره که قفس نامیده میشد گذراند و تاثیر منفی روی سلامت ذهنش گذاشت. سلطان ابراهیم یک حرمسرای خیلی بزرگ داشت به علاقه زیادی به زنان چاق داشت. سربازانش برای او یک زن ۱۵۰ کیلویی پیدا کردند که سوگلی حرمسرا شد. او اختلال شخصیتی پارانوئید داشت و یک بار دستور غرق تمام زنان حرمسرا که ۲۸۰ نفر بودند را داد. زیرا توهم این را داشت که می‌خواهند بر علیه او شورش کنند.

خوانای اول کاستیل: خوآنا در سال ۱۴۹۶ با فیلیپ ازدواج کرد و به قدری به همسرش علاقه داشت که حتی بعد از مرگ او هم نتوانست از جسد او جدا شود. او را داخل تابوت دربازی قرار داده بود تا بتواند جسدش را ببوسد و در آغوش بگیرد. به گفته مورخان دلیل جنون او همان همسرش بوده است که حتی بعد از مرگش این رفتار‌ها شدت پیدا کرد.

پرنسس الکساندرا باواریا: پرنسس الکساندرا دختر پادشاه باواریا لودویگ اول به تمیزی وسواس داشت و فقط لباس سفید می‌پوشید تا بتواند لکه‌های روی لباس را زودتر متوجه شود. او در ۲۰ سالگی معتقد بود که یک پیانوی شیشه‌ای را خورده است و برای این که پیانو در بدنش شکسته نشود باید آهسته راه برود. علیرغم این اختلال ذهنی در ادبیات تبحر زیادی داشت و چندین کتاب منتشر کرد.

شارل ششم فرانسه: اولین اختلال روانی شارل ششم زمانی اتفاق افتاد که در سفر شکار تمام سربازانی که همراهش بودند را به قتل رساند. او یک سال بعد از این سفر نام خودش و همسرش را فراموش کرد، حمام نمیرفت و به کسی اجازه نمی‌داد لمسش کند، چون باورش این بود که از جنس شیشه است.

امپراتور چین شی هوانگ، چین: چین شی هوانگ نخستین امپراتوری بود که معتقد بود قدرت ابدی دارد. کیمیاگران زیادی برای او کار می‌کردند تا بتوانند اکسیر زندگی را برای او بسازند که یکی از آن‌ها منجر به مرگش شد. چین شی هوانگ دستور ساخت گورستان و هزاران سرباز و جنگجوی سفالی را برای حفاظت از او حتی بعد از مرگ می‌دهد.

نبوچادنزار دوم: در کتاب مقدس دانیال درباره این پادشاه بابل که به خاطر غرور و خودبینی توسط خداوند مجازات شده بود نوشته شده است. او دیوانه شد و فکر می‌کرد دیگر انسان نیست به همین دلیل علف می‌خورد و مو‌ها و ناخن هایش را بلند می‌کرد. از آن جا که چنین داستانی در هیچ کتاب دیگری نوشته نشده است مورخان به صحت آن تردید دارند. پ.ن:(تصویر شاهش یکم بد بود نتوستم بزارم)

جورج سوم: این پادشاه بریتانیایی به دلایل نامشخصی دیوانه شد. او با خودش، اجدادش و فرشته‌ها حرف میزد. با درختان دست میداد. البته بر اساس فرضیات علت دیوانگی او یک دوره درمانی بوده که از مقدار زیادی آرسنیک استفاده کرده است که برای درمان اختلالات روانی او تجویز شده بود.