ناظر التماس نمیکنم چون قابل انتشاره ولی من یه دور گذاشتم رد شد نمیدونم چرا راستی ۵۰ امتیاز بابت برسی مبارک (ممد بابت هر برسی میده)
از زبان ویولت:تازه از آخرین کلاس خصوصی امروز اومدم بیرون ساعت حدود ۶و۶ دقیقه بود خاموشی نزدیک بود روی تخت نشستم و مشقول رویا پردازی شدم الینا وارد اتاق شد کمی دلگیر بود نشست و شروع به صحبت کرد (بازم درسا رو خراب کردم) و هدفونش رو روی میز پرت کرد خواستم مثل همیشه دلداریش بدم اما حسی بهم میگفت ساکت باشم از اتاق خارج شدم به اتاق کاترینا و لیا در ۱ متری در بودم که صدای دعوا و افتادن و شکستن وسایل اومد لیا(تو بدترین خواهر دنیایی)کاترینا:مهربونیات برا بقیهست وحشی بازیات برای ما اصلا اینجا اتاق منه برو بیرون) لیا (اینجا اتاق منه تو برو بیرون) دوست داشتم فضولیو ادامه بدم ولی وجدانم اجازه نداد به همان اتاق خودمون نزدیک شدم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالی بود
عالی بود!😊
خیلی ممنون😘
خیلی عالی بود پارت 2 رو من منتشر کردم
ممنونم
خیلی خوب بود 🤗
پاتر بعد رو زودتر بزار 😍
میشه پارت بعد از زبان لیا باشه ؟😁
آره قبوله چون اولین نظرو دادی😍😘
ممنون 🤭🙏🏻