در دل جنگلی نمناک، الف و هابیت راهی کوه «سویستاره» بودند. هابیت اهسته پرسید: «زندگی برایت چه معنایی دارد؟» الف لبخندی زد و بی انکه نگاهش را از دور دست ها بردارد، ارام گفت: سه قانون ساده دارم...
نظرسنجی
Truth? Maybe
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
توی این یک سال آنقدر اتفاقات عجیب برایم افتاده که گاهی فکر میکنم همهاش یک خواب طولانیست… و من، هنوز منتظرم لحظهای برسد که ناگهان از خواب بیدار شوم.
:)
اگه اونا میخوان ترکت کنن پس باهاشون خداحافظی کن و بزار برن... میدونم عزیزدلم قراره سخت باشه... ولی اگه براشون مهم بودی ترکت نمیکردن!
همهی ما مردههایی داریم که تنها در خاطرههایمان زندهاند. نه اینکه جسمشان از بین رفته باشد… نه! آنها هنوز نفس میکشند، هنوز زندگی میکنند، جایی در این دنیا. اما برای ما مردهاند، چون دیگر در زندگیمان نیستند… و من، هر روز، با آن مردهها در ذهنم زندگی میکنم.