?𝙄𝙛 𝙄 𝙠𝙣𝙚𝙬 𝙞𝙩 𝙖𝙡𝙡 𝙩𝙝𝙚𝙣, 𝙬𝙤𝙪𝙡𝙙 𝙄 𝙙𝙤 𝙞𝙩 𝙖𝙜𝙖𝙞𝙣
نظرسنجی
ستارهآسمانشب!
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
کوبیدن؟ تو به اون میگی کوبیدن؟ هه... پس کوبیدن ندیدی!
نیازمند یه جایی ساکت و بدون هیچکس هستم!
سرعت نور
هه... حتی تستچی هم سرعت تغییر مـ.ـودم رو گردن نمیگیره!
نیازمندم یک شب کامل، همراه بارون و موزیک، از خونه بزنم بیرون و برم، مقصد مهم نباشه، فقط برم!
با استفاده هایلایتر توی کتاب مخالف بودم؛
اما حالا که فکر میکنم، آن جملات زیادی با ارزش اند!
واقعا زندگی قبلی وجود دارد؟ یعنی چه اتفاقی برای من افتاده است؟ چرا هیچ اختیاری نسبت به اشک هایم ندارم؟!
عجیب ـست؛ تازگی ها به هیچ چیز از ته دل نخندیدم، خنده ای که صرفا برای احترام و اهمیت به دیگران نباشه.
هوم... تو با هر چیز کوچیک و مسخره ای گریه ات میگیره، مهم نیست پیش کی و کجا؛ بقیه این رو از ضعیفی تو میدونن، اما کی میدونه چه اتفاقی افتاده؟
فقط نیاز به جرقه ای کوچک بود، و بعد... بومب! هوم؛ همه جا تار شد و لایه ای از اشک جلوی چشمانم را گرفت. سرم را پایین گرفتم که قطره اشکی روی گونه ام حس کردم. خجالت کشیدم و سریع با دست پاکش کردم. توی دلم خداخدا میکردم کسی مرا ندیده باشد!