کاغذی که تو دست کاپیتان پیدا کرده بودم رو از جیبم در آوردم و خوندم، دستخط خودش بود، چیزی که نوشته بود و رو نوشتم روی پارچه و زدم بالای دکل اصلی؛ ”گمشدگان برای همیشه“
نظرسنجی
گم شدگان برای همیشه
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
?Breaking bad
"We're more like "broke and sad
برای کاپیتان شدن، شب بخیر.
که هیچوقت انتخابی نداشت، این غبار که وایستاده رو دو پاش؛ جز "عبور"
واسم دوری یه مفهوم جغرافیایی بود
با تو معنا گرفتش یهو فاصله
تو عصر هیاهوی سکوت
هرچی که داد زدم تنهاتر شدم
توی سرزمین خودم گم میشم
از بس پهناور شدم
برام مهم نیست ادبیات این دوران
واسم عشق همیشه ضمیرش "شما"ست
زندگی رو آب رو گرفتمش یاد
از اون لحظه که سیل تو رو گروگان گرفت
همه نزدیک میذارن میلشون رو
من میندازم میلام رو دور
از همه این بیخونهها بیخونهترم
تو بیداری نبینمت، رویا میشی توی خواب
نبینمت توی خواب، کل بیداریم گنگ ئه