کاغذی که تو دست کاپیتان پیدا کرده بودم رو از جیبم در آوردم و خوندم، دستخط خودش بود، چیزی که نوشته بود و رو نوشتم روی پارچه و زدم بالای دکل اصلی؛ ”گمشدگان برای همیشه“
نظرسنجی
گم شدگان برای همیشه
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
تو، تو اشتباه منی؛ راهی که نمیشه برگشت.
عشق اگه فانوسه، حتی به اندازه ی کورای شهر چیزی نمیبینی!
از زندگی خستم، میگی که باش..
دل شکسته ام، میگی که باش..
البته شایدم همه ی اینا یه خواب بده
که پا میشم ازشو یکم حالم بهتره
از اون صبحی که رفتی، این خونه مثل همون شب آخری سرده..
به همه عشق دادیم الان ما بدهکاریم
همه زخمام خوب شد ولی ردش موند
من خودم که همیشه پشتم خالی بود
از خونه که میزدم بیرون بغضم جا میموند
اما پسرم اینو تو یادت باشه که
پر رو بودم، دوییدم، رشدم عالی بود👍🏾
شعرام تاریکن؟ روانمو ندیدی.