کاغذی که تو دست کاپیتان پیدا کرده بودم رو از جیبم در آوردم و خوندم، دستخط خودش بود، چیزی که نوشته بود و رو نوشتم روی پارچه و زدم بالای دکل اصلی؛ ”گمشدگان برای همیشه“
نظرسنجی
گم شدگان برای همیشه
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
کنارم باشی انگار رو یه دوز دیگم
خودت دراگی برام
فـ*کمو به قرص میدم
از قلب تو مینویسم وقتی از همه بیزارم
نبودی دلواپسم بشی بگی «بسه دیگه. یکم سوبر. سرت درد میگیره.»
همیشه یه گزینه بوده، اونم قوی بودنم.
خب مرد شدم نمیشه گفت بدی بود همش..
فقط این خودکار و کاغذه که میمونه پیشم
همین آدمی که یقهشو میگیری، به هر دری زده که تو کج نری مرد!
زندگیم از یه جا به بعد توش فقط صدای فندک میاد.
غم دوریت نبود که منو شکست.
بیخیال، دل من پر تر از ایناست.
نریز اشکتو واسم
من بی رحمه وجدانم
مردم من وقتی افتادم از چشمای تو