★ 𝖨𝗇 𝖺 𝖽𝖺𝗋𝗄 𝗉𝖺𝗅𝖺𝖼𝖾, 𝖼𝖺𝗇𝖽𝗅𝖾𝗌 𝗐𝗂𝗌𝗁 𝖿𝗈𝗋 𝖽𝖾𝖺𝗍𝗁, 𝖻𝗈𝗈𝗄 𝖼𝗈𝗏𝖾𝗋𝗌 𝖺𝗋𝖾 𝗐𝗈𝗎𝗇𝖽𝖾𝖽, 𝖼𝖺𝗍𝗌 𝗐𝖺𝗅𝗄 𝖺𝗇𝖽 𝗅𝗂𝗏𝖾 𝗈𝗇 𝖻𝗈𝗈𝗄𝗌, 𝗉𝖾𝗇𝗌 𝗐𝗋𝗂𝗍𝖾 𝖺𝗇𝖽 𝗐𝗋𝗂𝗍𝖾 𝗐𝗂𝗍𝗁 𝖻𝗅𝗈𝗈𝖽𝗒 𝗂𝗇𝗄, 𝗌𝗍𝖺𝗍𝗎𝖾𝗌 𝗈𝖿 𝗀𝗈𝖽𝖽𝖾𝗌𝗌𝖾𝗌 𝖼𝗋𝗒 𝖺𝗇𝖽 𝗐𝖺𝗂𝗅, 𝖦𝗈𝖻𝗅𝗂𝗇𝗌 𝗌𝖼𝗋𝖾𝖺𝗆, 𝗌𝗉𝗂𝗋𝗂𝗍𝗌 𝖽𝖺𝗇𝖼𝖾 𝗈𝗇 𝗍𝗁𝖾 𝗉𝗂𝖺𝗇𝗈, 𝗐𝗂𝗅𝖽 𝗋𝗈𝗌𝖾𝗌 𝗁𝖺𝗏𝖾 𝗌𝗎𝗋𝗋𝗈𝗎𝗇𝖽𝖾𝖽 𝗍𝗁𝗂𝗌 𝗉𝗅𝖺𝖼𝖾 𝖿𝗋𝗈𝗆 𝗁𝖾𝖺𝖽 𝗍𝗈 𝗍𝗈𝖾, 𝖺𝗇𝖽 𝗍𝗁𝖾 𝗋𝖾𝖺𝗌𝗈𝗇 𝖿𝗈𝗋 𝗍𝗁𝖾𝗌𝖾 𝖺𝗇𝗈𝗆𝖺𝗅𝗂𝖾𝗌 𝗂𝗌 𝗍𝗁𝖾 𝗉𝗋𝖾𝗌𝖾𝗇𝖼𝖾 𝗈𝖿 𝗍𝗁𝖾𝗌𝖾 𝗍𝗐𝗈 𝗅𝗈𝗏𝖾𝗋𝗌.
نظرسنجی
𝗜𝗇𝗌a𝗇i̶𝗍𝗒
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
اون دخترو میبینی؟ آره.. همون.
قراره تا آخر عمرش جوری آهنگ مورد علاقتو گیتار بزنه که انگشتاش با قرمز رنگ بگیره و گیتار سفیدشو الوده کنه.
احساس شرم نمیکنی وقتی دلیل کنده شدن ناخوناش تویی؟
چگونه میشود به شاخهی شکسته فهماند که باد عذرخواهی کرده است؟
ما چیز زیادی هم نمی خواستیم
تنها یک سرزمین می خواستیم که اندوهش زیبایی اش را نکشد.
از وقتی که تو حموم بجای آهنگ خوندن به مشکلاتم فکر کردم دیگه زندگیم مثل سابق نشد.
و در نهایت همهی ما بخشی از خاطرات زندگی یک نفر تبدیل میشویم.
بدبختی اینجاست که خوشبختی اونجاست.
شادیام با دیگران است و غمم سهم خودم ...
چقدر ایستاده تا کوه شده است،چقدر گریسته تا دریا شده است.ایستادم،گریستم،من شدم.
.. Никто не учил нас любить себя
چون به صدای بلند
نفرین نکردم سرنوشت تلخ دوستانم را؟
چون وفادار ماندم
به سرزمین اندوهبارم؟
اینگونه هم هست. شاعر نمیتواند زنده باشد
بی سایهی تبر جلاد بر گردن
سرنوشت این بود که جامهی گناهکاران پشیمان به تن کنیم
و شمع در دست و بغض در گلو گام بسپاریم.