لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
نظرات بازدیدکنندگان (29)
  • imagemadre gothel
    ?Son arzum nedir diye

    گل در بر و می در کف و معشوق بکامست
    سلطان جهانم بچنین روز غلامست
    گو شمع میارید در این جمع که امشب
    در مجلس ما ماه رخ دوست تمامست
    در مذهب ما باده حلالست ولیکن
    بی روی تو ای سرو گل اندام حرامست
    گوشم همه بر قول نی و نغمهٔ چنگست
    چشمم همه بر لعل لب و گردش جامست
    در مجلس ما عطر میامیز که ما را
    هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشامست

  • imageکاهو'
    همه آدمن،تو کاهو بمون

    روزها رفتند و من دیگر
    خود نمی‌دانم کدامینم
    آن من سر سخت مغرورم؟
    یا من مغلوب دیرینم؟

  • imageDreamy
    دو تا تیر(آب پاش) سمتم 🔫

    چنین گفت رستم به اسفندیار که کردار؟ ماند ز ما یادگار
    کنون داد ده باش و بشنو سخن از این نامبردار مرد کهن

  • imageTomii
    ای ساحل غم،دریای ما کو ؟

    گفتم به نیرنگ وفسون ،پنهان کنم ریش درون
    پنهان نمی ماند که خون بر آستانم می رود

  • imageᵐᵃʰⁱ
    به‌زیرآوارگاه‌پایکوبیست..

    در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
    با دل زخم‌کش و دیدهٔ گریان بروم

    نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
    تا در م.یکده شادان و غزل‌خوان بروم

    به هواداری او ذره صفت، رقص‌کنان
    تا ل.ب چشمه‌ی خورشید درخشان بروم

  • imageᵐᵃʰⁱ
    به‌زیرآوارگاه‌پایکوبیست..

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟
    منزل آن مه عاشق‌کش عیار کجاست؟

    شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
    آتش طور کجا موعد دیدار کجاست؟

    هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
    در خرابات بگویید که هشیار کجاست؟

  • image𝐁𝐚𝐛𝐚𝐤☆
    -یـکی‌یـدونه‌دل‌مـن @𝐀

    گفتم خرابت میشوم
    گفتا تو آبادی مگر؟

  • جمعی به در پیر خرابات خرابند
    قومی به بر شیخ مناجات مریدند
    یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
    یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند

  • imageMaria;
    جن زیر تخت

    ان چنان الوده است
    عشق غمناکم با بیم زوال
    که همه زندگیم می لرزد
    مثل این است که از پنجره ای
    تک درختم را سرشار از برگ
    در تب زرد خزان می نگرم

  • imageLili
    Math girl

    ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان اومد وقت است که بازآیی

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.