( 𝖦𝖺𝗅𝖺ꪎ𝗒 𝗈𝖿 𝗒𝗈𝗎𝗋 ɐ𝗒꯭ɐ𝗌 ៸ : نونا ، رادین ، امیلی ، نوئل ، محی ، لارا ، آرن ، سولینا ، پرنسا ، متینا ، جک
نظرسنجی
nothIng Is goIng rIght
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
و در آخر جسم بيجان دخترك زیر خروارهـا خاك دفن شده بود.
چطور ازم میخوای باور کنم دوسم داری درصورتی که حتی خودمم ، خودمو دوست ندارم؟؟
★ : دلش میخواست پری کوچک خیالی ای بود که در کف دستان پر مهر او مینشست و با او سخن میگفت . زمانی که میخندید ذوب میشد و هنگام گریه هایش، صورتش را خشک میکرد و وقتی خوابش نمیبرد برایش قصه میگفت؛ و همچنین در آن هنگام که درد داشت به دور سرش میچرخید و مرهمش میشد؛ اما همه ی اینها خیالی بیش برای دخترک نبود .
caffee bitter : اردیبهشـت مآه
ای یار زیباااا
چه قشنگ بود نوناااااا
نشنیده بودی یعنی ؟؟
چراا ولی تو خوندی قشنگ تر شدااا
عیجااااان 💗
سرشارم از ارزو و تمنا
بر یار دیگر نبندم دلم را
دروغای قشنگی میگی
میشه خفه شی
اکنون اگر از تو دورم به هرجا
با من پیوستیییی
پیمان یاری به قلبم تو بستی
دروازه های دلم را شکستی