گفتاورد
تقصیر خودمان است که اینطور شده ایم ز پیران و رهسپاران مشکل شده ایم ما را که به سخن رمقی نبود ما ز عصیان رسوا شدیم درد دل ما را جهان می داند ما ز صد جهان رانده شدیم ما ز ره که تاریک گشت رسوا نشدیم ره نیامد، که ویران شده ایم E.GH
تقصیر خودمان است که اینطور شده ایم ز پیران و رهسپاران مشکل شده ایم ما را که به سخن رمقی نبود ما ز عصیان رسوا شدیم درد دل ما را جهان می داند ما ز صد جهان رانده شدیم ما ز ره که تاریک گشت رسوا نشدیم ره نیامد، که ویران شده ایم E.GH
بیایید از امروز دیگر خطایی نکنیم گر در خویش شکستیم صدایی نکنیم پر پروانه شکستن هنر انسان گر شکستیم ز غفلت من و مایی نکنیم یادمان باشد گر شاخه گلی را چیدیم موقع پر پر شدنش ساز و نوایی نکنیم .
از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه غمگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است .