گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

اگه دنیا نجات نمی‌خواد... پس بذار دوباره‌ بسازمش.

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

نمیدونم چرا ولی همیشه بین دو راهیه توضیح دادن و قانع کردن مردم و همچنین تنها گذاشتنشون با حماقتشون گیر میکنم.

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

هر کاری لازم باشه انجام میدم تا از چیزی که فکر می‌کنم درسته محافظت کنم حتی اگه هیچکس درکم نکنه

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

جهنم خالی‌ست، همه‌ی شیاطین همینجا روی زمین‌اند... William Shakespeare ؛

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

+من عادت داشتم فقط با مادربزرگ خود درددل کنم. اما این مال خیلی وقت‌پیش است. تقریبا فراموشش کرده بودم. _ آه، پس نمی‌دانی حرف‌زدن با خدا چه لذتی دارد! آن‌هم وقتی که ناراحت هستی و هیچ‌کس نیست کمکت کند و مطمعن می‌شوی که او کمک خواهد کرد. باور کن، او همیشه راهی برای دوباره خوشحال کردن ما پیدا می‌کند. -🃏-؛ ‌Johanna Spiri

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

من دوتا شخصیت دارم شخصیت اولم یه ادم بامزه و پرانرژیه شخصیت دومم ادمیه که حتی خودمم بخوام حالش خوب نمیشه

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

دلیل خوشحالی من همین رویاهای شیرین غیر واقعی هستن بعد تو میای و با من از واقع بین بودن حرف میزنی؟!

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

_کی از زندگی نا امید میشی؟ +وقت هایی که از خودم میپرسم چرا بقیه میتونن انقدر بی رحم باشن ولی من نه :)

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

خیلی عجیبه که گاهی میبینم مردم ازم میپرسن شغل رویاهات چیه. آخه چرا فکر کردی من تو رویاهام شغل دارم؟!

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش
عکس

تاحالا با خودت فکر کردی کاش دنیایی مثل هری پاتر واقعی بود؟ کاش تو هم نامه‌ای می‌گرفتی، می‌رفتی به یه آکادمی جادویی، با گروه‌های مرموز، درساى عجیب، پروفسورهای خاص و دوستی‌هایی که با جادو ساخته می‌شن؟ خب، شاید جغد نیومده باشه... ولی نوکتالیس اینجاست، توی همین دنیای مجازی، تا رؤیات رو واقعی کنه. دقیقا نامه‌ای که همیشه تو فکرش بودی حالا داره میاد پیشت؛ اگه دلت می‌خواد عضو یه دنیای پررمزوراز بشی، جادو یاد بگیری، توی گروهت رقابت کنی و با شخصیتت بدرخشی… درب بازه. ثبت نام ؟ بفرما پیوی عزیزم

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

یکی از سرگرمی هام اینه که میشینم تو ذهنم تصور میکنم یه کاری رو شروع کردم، براش زحمت کشیدم، توش حسابی موفق شدم و... ولی خب تو واقعیت حتی حوصله‌ام نمیاد شروعش کنم :)

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

همیشه منتظر بودم منتظر بودم یکی ازم بپرسه "خوبی؟" و بعد بهش بگم، براش تعریف کنم که نه خوب نیستم و چرا خوب نیستم ولی هیچ کس اونقدر بهم نزدیک نبود هیچ کس انقدر نزدیکم نبود که بتونم بهش اعتماد کنم و از دردهام بگم پس فقط همه چی رو تو خودم ریختم و به مرور زمان بهش عادت کردم

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

از خودم میترسم وقتی میبینم دو ساعته به یه نقطه خیره شدم و اندازه ی دو سال با خودم حرف زدم...

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

اوه، آم.. بازم نادیده گرفته شدم شاید حرف های من براشون اذیت کننده است بهتره از این به بعد کمتر حرف بزنم شاید حرف هام کسل کننده و مسخرن نکنه از حضور من تو این جمع راضی نیستن و دارن بزور تحملم میکنن؟ شاید...

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

از زندگی با مردم، از حرف زدن عاجزم، کاملا در خود فرو رفته‌ام، به خودم فکر می‌کنم، چیزی ندارم به کسی بگویم، هرگز، به هیچ کس...                  -🃏-Franz Kafka

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

- نقطه ضعفت چیه؟ +من حساسم، کوچکترین چیزها آزارم میدن... _نقطه قوتت چیه؟ +کوچکترین چیزها من رو خوشحال میکنن.

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

مغز من: من هیچوقت مردم رو قضاوت نمیکنم. قلب من: ولی در عوض همیشه خودت رو قضاوت میکنی...

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

من از مردم متنفر نیستم، فقط دیگه نمیتونم با اون ها باشم. هرچی بیشتر تو جمع باشم بیشتر احساس تنهایی میکنم.

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

گاهی اوقات حس میکنم همه ازم متنفرن. اما مشکلی نیست، منم از خودم متنفرم...

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

من ساکت نیستم؛ آوازی گمشده و ناشنیدنی در من میخواند. نجوایی از جهان دیگر. صدایی که تمام مردم فراموشش کرده اند، و آن را سکوت مینامند...

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

چرا همیشه من باید حواسم باشه که ناراحت نشین؟ به جهنم! خب بشین :/

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

از خودم شرمنده شدم وقتی فهمیدم زندگی یک جشن بالماسکه بود در حالی که من با چهره واقعی ام در آن حاضر بودم... -🃏-  Franz Kafka

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

مردم میگن از اونایی که سریع عصبانی میشن بترسین ولی به نظر من هیچ کس خطرناک تر از اونی نیست که صبر میکنه، صبر میکنه، صبر میکنه و بعد یهو منفجر میشه...

گفتاورد
𝑨𝒓𝒔𝒆𝒏 2 ماه پیش

فرانتس کافکا↜ :☕️✒️: چه‌ کسی می‌فهمد؟ هیچ‌کس و شاید بهتر هم همین باشد. شاید بهتر است دیگران ندانند چه بر سرم آمده، در این تنهایی دیگر نیازی به توضیح دادن نیست.