گفتاورد

شعر خودم: هستی اینگونه است که تا هستی انگار نیستی/تا آنگه که چشم بستی و عزرائیل گفت کیستی تاکه عزرائیل آن را گفت، همه یار شدند/ناگهان دوستان و غریبه ها بیدار شدند
شعر خودم: هستی اینگونه است که تا هستی انگار نیستی/تا آنگه که چشم بستی و عزرائیل گفت کیستی تاکه عزرائیل آن را گفت، همه یار شدند/ناگهان دوستان و غریبه ها بیدار شدند
متن از خودم: آمدم کمی سکوت کنم تا متوجه نبود من بشوند اما به خود آمدم و دیدم فراموش شده ام ...