خاطره

امروز داشتم توی زنگ آخر با دوستام سر و صدا میکردم. اومدم با قمقمه ی دوستم روی عینکش آب بریزم تا تمیزش کنم. قمقمه هه سرش باز بود کلش ریخت رو لباس دوستم.