گفتاورد
عکس

در خلوت روشن با تو گریسته‌ام، برای خاطر زنده‌گان و در گورستان تاریک با تو خوانده‌ام، زیباترین سرودها را زیرا که مرده‌گان این سال، عاشق‌ترین زنده‌گان بوده‌اند… -شاملو

گفتاورد
عکس

بدبختی چیزی نیست که انسان بتواند آن را با چوب و چماق از خانه‌ی خود بیرون کند و هرچه بیشتر تلاش کند رنج او زیاد خواهد شد. - جنایت و مکافات

گفتاورد
عکس

کاش؛ در پایان این بغض ها ،خستگی ها و اندوه ها چیزی باشد ؛ که ارزش این همه دوام‌ آوردن را داشته باشد.

گفتاورد
عکس

تمام حرف هایی که میگفتم می‌تواند نقص شوند ، تمام آن ها ، یک به یک به من اثبات شد.

گفتاورد
عکس

دلم خون بود ؛ می‌خواستم حرف بزنم ، درددل کنم ؛ اما دهانم باز نمی‌شد! -داستایفسکی

گفتاورد
عکس

می‌گویند تمام کار هایی که می‌خواهی انجام بده بعد ها دیر می‌شود حسرت میشود اما من کلمه ی عاجر و نتوانستن را با تمام استخوان های روحم تجربه‌کرده ام.

گفتاورد
عکس

ما مانند ترک های دیواریم،هیچ زیبایی چشم گیری نداریم ، درهم شکسته اما هنوز سر پا.

گفتاورد
عکس

میگویی عاشق بارانی اما هنگام باران چتر خود را باز میکنی می‌گویی عاشق خورشیدی ولی هنگام درخشش خورشید ، به سایه ها پناه میبری تو می‌گویی عاشق بادی ولی هنگام وزش باد و رقصیدنش پنجره های اتاقت را میبندی؛ به همین دلیل هنگامی که می‌گویی دوستت دارم،ترس مرا فرا می‌گیرد.

گفتاورد
عکس

نمیدانم چه بگویم تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که آن دورانی که قرار بود بهترین دوران عمرم باشد تبدیل به یک درختی شده که از ریشه خشکیده است

گفتاورد
عکس

دوام آوردن، گاهی پذیرفتن نیست؛ ناچار بودن است.

گفتاورد
عکس

در آغوشم بگیر و نجاتم بده، قاتلی به دنبال من است که گاه به گاه در آینه میبینمش _داستایوفسکی_

گفتاورد
عکس

با خود بگویم تمام میشود روزی اما چه کسی باز می‌گرداند زمان از دست رفته را، ذوق های کور شده را؟

گفتاورد
عکس

اندوهت را در کلمات قرار بده ، سوگی که در درون خود نگه میداری آنقدری در قلبت نجوا خواهد کرد تا در نهایت آن را بشکند.

گفتاورد
عکس

فصل ها می‌روند٫ پنجره ها می‌مانند و سال های بیشتر به تنهایی این خانه اضافه می‌شود . نفسم می‌کشم٫ کسی در من خانه‌اش را گم میکند؛ نفس می‌کشم و چیزی از زندگی در من گم می‌شود. شاید تنهایی٫ شعری‌ست که خدا در تبعید برایمان سرود تا زندگی نام زیبا‌تری باشد برای مرگ.

گفتاورد
عکس

بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند تار موی توست اما ، شیشهٔ عمر من است

گفتاورد
عکس

تلخم. شبه بادامی تلخ در دهان کودکی که خنده بر روی لبش خشک شده.

گفتاورد
عکس

من آرامم؛ ناراحت نباش، چیزی نیست. این ها فقط اشک است، خشک می‌شوند ..

گفتاورد
عکس

کاش همه می‌دانستند دل بستن بستن به کلاغی که دل دارد به از طاووسی که فقط زیبایی دارد..

گفتاورد
عکس

خون قلم را روی تن کاغذ به رقص درمی‌آورم تا شاید روزی جملات ناتمام قلب خسته‌ام با منطق بی‌رحمانه‌ات به تکامل رسند.

گفتاورد
عکس

باید با من حرف میزدی ، من محتاج یک جمله بودم ، جمله ای از تو که مرا از آغوش زنجیر های ننوشتن ، برهاند باید با من حرف میزدی تا چیزی مینوشتم ، کلید ادامه ی زندگی ، در حنجره ی تو بود، در صدای تو تویی که در من، من را گم کرده بودی.

گفتاورد
عکس

من قرار نیست خودم را بکشم، اما می توانم به شما بگویم که وقتی پیاده از کنار یک ساختمان رد می شوم، اگر یک پیانو از بالا سقوط کند ، برای کنار رفتن از زیر آن عجله نمیکنم

گفتاورد
عکس

یادش نداده بودند که وقتی غمگین است حرف بزند و چیزی بگوید، همیشه گوشه ای تنها و ساکت می‌ماند و احساساتش را مخفی میکرد..

گفتاورد
عکس

به حلاوت بخورم زهر که شاهد،ساقی است به ارادت بکشم که درمان هم از اوست سعدی