برای اخرین بار خداحافظی می کنم و میگویم: « خدانگهدار تروم عزیز!» و میروم. شاید در یکی از همین روزها...
اهنگ another love میگه که میخام دوست داشته باشم برات گل بیارم گریه کنم در عشق غرق بشم به خاطرت بجنگم دعوا کنم ، اما همه ی این هارو برای یه قلب دیگه انجام دادم و بعد از اون هنوز خسته ام. دوسش داشتم براش گل بردم اشکام تموم شد تو عشقش غرق شدم چندبار دستام شکست اون هم برای یه عشق دیگه. منو پلی لیستم همینقدر زیاد به هم شبیهیم
دختری که ایزابل لاروسا گوش بده اصلا و ابدا کنسل نیست! چیه میخاستی بگم کنسله؟ فک کردی اسکلم؟
ای خدایا من ز یارم نومیدم من ز صبر دل برای یک نظر بر روی یارم نومیدم حال من از عهد با زیبا نگارم نومیدم من ز دیدار رخش در این خیالم نومیدم (این قسمت اول اون یکیه ، این اوله اون دوم) حرفی؟سخنی؟ (عکسم خودم گرفته خیلی نازه😭)
من ندانم او کجا در فکر کیست همچنان او بیغم و اندیشهایست مطمئنا یاد ما اما که نیست در دلم غمهای بیپایان بزیست چطوره؟
کاش که زندگی ما در زمان و مکان دیگری آغاز شده بود. ما هر دو نه، بلکه هر سه حیف بودیم. 🌸🦋🌕«E» , «N» , «L»🌕🦋🌸
یادتان نرود داستان همیشه همین است قات ل، مقتول، ملکه ، دیوانه در بازی تقدیر تو خود میدانی جان داد یکی و دیگری شد جانی شد چیره یکی و دیگری گشت زبون شد شاه یکی و گشت آن یک مجنون #سنگدل
Ke thonë që nuk je si ai گفتی شبیه او نیستی (نفر قبلی که بهش آسیب زده) Dole ma zi se ai معلوم شد از او هم بدتری Ke thonë s'ëm lëndon si ai گفتی مثل او به من صدمه نمیزنی Si ai, ai, ai مثل او، او، او Ke thonë që nuk je si ai گفتی شبیه او نیستی Dole ma zi se ai معلوم شد از او هم بدتری Ke thonë s'ëm lëndon si ai گفتی مثل او به من صدمه نمیزنی Si ai, ai, ai مثل او، او، او E rrenat kurrë s'i nale-le و هرگز دست از دروغ گفتن نکشیدی اهنگ : si ai
گل سرخم چرا پژمرده حالی بیا قسمت کنیم دردی که داری بیا قسمت کنیم بیشش به من ده تو که کوچک دلی طاقت نداری 🌸«L»🌸
تو اینو نمیبینی تعجب کردی چرا از اخر هفته خوشم نمیاد چون باید صبر کنم تا دوباره شنبه بشه که ببینمت
بنظرتون احمقانس کلا اسم و بیوم رو تغییر بدم اصن کسی منو میشناسه که بخواد با عوض شدن اسمم نشناسه؟
دیدین هایب اخرش به تی اکس تی استراحت نداد سوبین ضعیف شده از گروه رفته معلومم نیست کی برگرده حالا خوبه هایب؟
داشتم جمله برای زبان میساختم به کلمه ی English رسیدم و اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که من باید کلاس زبان رو شرکت کنم تا دوستم رو ببینم