خاطره

ایا فهمید غم در چشمانم را ؟ یا دید لرزش دستان تنهایم را؟ اشک های بی شمار پشت لبخند های عمیقم را چی؟ آنها را دید؟ دید و باز هم بی‌اعتنا بود؟ دید و باز هم بی تفاوت بود؟ او حتی برای من اشکی هم نریخت ‌از کنارم میگذشت و نادیده میگرفت اه که چقدر بی زارم از حال امروزم که چقدر از او میگویم برای خودم چقدر میخواهم او باشد کنارم . . . [دارای مخاطب خاص]

گفتاورد

امروز روز جهانی نویسنده هست! مبارک خودم و تمام نویسنده های تستچی که داستان هاشون در حال خاک خوردن هست!🤩🥰🥳💖💔

گفتاورد

یه جمله بگید تا باهاش به شعر بنویسم . . . 🍁

گفتاورد

خب با شروع مدارس خیلی از کاربرا محو میشن! منم جز اون دسته هستم!😞 اول از تمام کسانی که حمایتم کردن(لایک کنندگان، دنبال کنندگان، نظر گذاشتندگان و کسانی که فقط پست رو دیدن) واقعا ممنون و سپاس گذارم! دوم اینکه امیدوارم یه روزی اسمم رو روی یه کتاب ببینید! حرفی سخنی؟

گفتاورد

آینده انتظار توی موفق رو میکشه..

گفتاورد

هرجا میرم توی سرم یه جا دیگم. میدونی افکارم نمیزاره احساس تنهایی کنم.

گفتاورد

به قول خواهرم: "دیگه دوره‌ی دخترای پرنسس نیست دور دخترای خود ساخته است!"

گفتاورد

دیگر چیزی برای نوشتن وجود نداشت تنها چیزی که مانده بود،سکوت بود.

گفتاورد

اما شهریار به جای 'کارما' گفته: فلک همیشه به کام یکی نمی‌گردد، که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست🙂🌱

گفتاورد

فکر می کنی 20 سال آینده، جهان چجوریه؟