خاطره
دیشب مهمون اومده بود خونمون ، ساعت ۹:۳۰ اومدن ساعت ۱۱:۳۰ رفتن ماهم شام نخورده بودیم من داشتم تو اتاق گریه می کردم(از بس گشنم بود)رفتم جلوشون خرما خوردم که مثلا ما گشنه ایم پاشین برین ولی اصلا انگار که نه انگار 🖤هیچی دیگه هلاک شدم. زخم خورده ها اعلام حضور کنند!