خب قراره شما بیاید بزرگترین خراب کاری یا گند کاری تونو تعریف کنید
اتمام مسابقه | 1403/11/07 |
ظرفیت مسابقه | 25 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
آب هویج بستنی رو ریختم رو PS4 داییم

وقتی خیلی کوچیکه بودم با مامانم می رفتم ادارش اونجا بچه های دیگه ام می اومدن ، یکی از همکارای مامانم خیلی باهام شوخی می کرد یروز در حالی که داشت آب میخورد توی راهرو پشتش به من بود برای اینکه براش جبران کنم یواشکی رفتم محکم زدم پشتش و بعد در رفتم بعد ها کاشف به عمل اومد که رئیس اداره رو باهاش اشتباه گرفته بودم و در نتیجه باعث شد که دیگه کارمندا نتونن بچه هاشون بیارن اونجا😅😂
قبل اینکه مهمونا بیان مامانبزرگم به دوتا پسر عمه هام گف میزای جلوی مبل رو اون کنار بچینین رو هم تا جلوی مبلا سفره رو بچینیم تقریبا پنجاه شصت نفری مهمون بود اون شب خبب اون شب زنعمو برنجارو میداد به من تا بزارم سفره و از اون جایی که خونه پر آدم بود فقط از کنار اون صندلیا میتونستم رد شم . که همونطور که خوتون حدس میزنین یهو خردم به میز پایینی و همه میز بالایی های روی اون هم پشت سرش افتادن زمین اون لحظه همه داشتن بم نگا میکردن و... ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
روز عید بود مامان منم تا دلت بخواد از منو این که خیلی زرنگم تعریف کرده بود حالا مهمونا هم غریبه بودن😐🙌🏻🙌🏻مامانم گفت نسترن جان برو سینی شیرینی رو بیار برای مهمونا🤝🏻🤦🏻♂️یه سینی شیرینی خامه ای رو ریختم رو سر و لباس یه مرد غریبه حالا اون که هیچی خدا مرگم نده نتونستم جلو خنده مو بگیرم از خنده قرمز شده بودم😐🤦🏻♂️🤝🏻
خب من بچه بودم ۳ تا گوشی تاشو زدم ب فنا دادم. یدونه پی اس فور عموم. قورمه سبزی. ماکروفر. ماشین(برا بابابزرگم بود اتیشش زدم)
حدود ۳ یا۴سال پیش دو بسته بزرگ ماکارو رو وقتی کسی خونه نبود درست کردم و به معنای واقعا بد مزه ترین چیزی بود که تو عمرم خوردم و به خاطر همین کلشو خودم سریع خوردم جوری که آخراش حالم بهم میخورد😭😂
با سیم ماهیتابه تفلون شستم

این رو هممون تو بچگی تجربه کردیم که به معلم گفتیم مامان و بعدش ضایع شدیم. یه بارم داشتم به دوستم پشت سر مدیر غیبت میکردم یه دفعه دیدم مدیر و معاونان پشت سرمونن.😂😂🫥🥲 اصلا سوتی از این بدتر؟
یه بار میخواستیم با خانواده دوستم بریم بیرون هیچی دیگه با حرفای الکی که زدم بین دوخانواده اختلاف انداختم چون مامانم خواب بود و من نمیدونستم چه جوابی بدم بعدش که مامانم بیدار شد براشون توضیح داد و اوکی شد 😂
زنگ تفریح داشتم با دوستم حرف میزدم اونم ذرت مکزیکی میخورد بعد من تو ذهنم به خودم گفتم هری پاتر بده ولی فکر کردم کار اونه عصبانی شدم کله شو بردم تو ظرف ذرت مکزیکی اونم کفششو در اوورد افتاد دنبالم 😂 بعد اون روز نزدیک ۱ هفته باهام حرف نمیزد

همیشه حرف های چرت میزنم که بعدا وقتی که خیلی دیر شده میفهمم گند زدم و زیاد حرف زدم
کدوم و بگم هلو رو بگم لولو رو بگم یکی از کوچیکاش رو میگم این یکی یه جور سوتی بود معلم اسمم رو گفت گفت بخونم منم داد زدم گفتم اه (اسم خودم ) بخون دیگه بعد یه هو آبم افتاد زمین سیل اومد خداروشکر کتاب فارسی دقیقا همون موقع افتاد یذره دیگه اینور تر از آب
2 بار لپتاپمون رو خراب کردم و تبلتم رو هم به فنا دادم
سلام من میخوام با اجازه تو مسابقه شرکت کنم
من توی آپارتمانی زندگی میکنم که همه باهم فامیلن و بعد با بهترین دوستم که طبقه 4 زندگی میکرد همش می رفتیم خونه مامانبزرگش و گند های زیادی میزدیم اما یه بار داشتیم با گواش نقاشی میکردیم وقتی 5 سالمون بود و یه دفعه دستمون خورد و کل رنگ ها ریخت روی فرش دستبافتش.ما هم از ترس سکته کردیم سریع دستمال کشیدیم اما بدتر شد.هنوزم جاش مونده.😂😂
آبروی خودمو دوستمو پیش مامان بابام بردم و خود دوستمم اونجا بود حالا بعدش خودم نزدیک بو خنده م بگیره دوست بیچاره هم در حال جمع کرد اوضاع😂
کلاس سوم تو کلاس بهمون خرما دادم منم میز اول بودم و کنار سطل آشغال و حوصله نداشتم بلند بشم هسته خرما رو بندازم دور پس.... دیگه بقیشو بگم خیلی آبرو ریزی میشه بیخیال😂 شما فقط دیوار رو تصور کنین چه شکلی شد😂
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
نظرات بازدیدکنندگان (0)