امکان داره که ما چندین بار محل زندگی مون رو عوض کنیم حالا تصور کنید از وقتی به دنیا اومدید جایی شروع به زندگی کردید و تا حالا اونجا زندگی کردید و خاطرات زیادی از اونجا دارین اگر مجبور باشید اونجارو ترک کنید و به جای دیگه ای نقل مکان کنید آخرین کاری که میکنین چیه؟ و چرا؟
اتمام مسابقه | 1403/06/07 |
ظرفیت مسابقه | 99 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
رفتن از جاییکه زادگاهته مثل رفتن از وطن میمونه و دور شدن از زادگاهت دقیقا مثل رفتن به غربت پس چی میشه اگه خاک وطنمو ببوسم؟:)
توی یه جعبه کوچیک که هدیه و یه نامه میزارم و کل خونه رو با علامت فلش پر میکنم که صاحب قبلی خونه رو به سمت هدیه ای که آماده کردم ببره:))
خیلی تغییر برام سخته 🥀 نمی تونم گذشته رو ول کنم 💔 پس تیکه از اونو با خودم به جای جدید میبردم مثلا عکس ها و یک شیشه ی کوچک از خاکش 😔
اگر قرار باشه جایی که میرم، پیشرفت کنم حتما میرم
برام اتفاق افتاده 😢 شبا گریه میکردم 😭 دلم میخواست برگردیم اونجا 🥺 نمیدونم چجوری بگم 😞😖😣
من هیجاااا نمیرممم😂
همین اتفاق برام افتاد. من 10 سال یه جا زندگی کردم بعد قرار بود که دیگه از اونجا بریم. من روز آخر همش گریه میکردم ولی الان دوساله که خونه مونو عوض کردیم و الان اینجا که هستیمو بیشتر از اونجا دوست دارم❤️🥺✨
سلفی میگیرم با خودم و اون مکان
اینو به عنوان کسی که تجربه سه بار اسباب کشی داره رو میگم، حس غم انگیزیه که قراره برای آخرین بار خونه ایو ببینی که توش کلی خاطره خوب داری و احساس امنیت و شادی توش داری، جلو در اتاقم وایمیستم و به اتاق نگاه میکنم و تمام خاطره های خوبمو یادآوری میکنم و از خونمون خداحافظی میکنم :)
میرم یه سر به کوچه خا نیرتم و بعد نیرم
یه نگاه بهش میندازم میرم
از اون نکان کلی عکس وفیلم میگیرم تا یادگاری بمونه، با دوستان و اشناهای اونجا خداحافظی میکنم و بعد از اون هر از گاهی به اونجا سر میزنم
گریه میکنم اگر کسی نباشه و بعدش احساساتم رو خفه میکنم و از اونجا میرم ولی اگه کسب اونجا باشه همه احساساتم رو میریزم تو خودم و ساکت و آروم از اونجا میرم ولی حتما یه روز بر میگردم و بهش سر میزنم🥲🥲
میرم بیرون و محله رو برای آخرین باز میبینم. میرم سوپر مارکتی یا هر فروشگاه دیگه ای برای آخرین بار خرید میکنم. میرم داخل پارک یا هر جای دیگه ای که باهاش خاطره داشتم، و در آخر با خونمون و محلمون خداحافظی میکنم.
تمام احساساتمو میزارم همونجا و خداحافظی خیلی سخته پس اونم میزارم همونجا و اخرین کارم اینه که باید تحمل کنم پس اونم تو قلبم حبس میکنم
کلی عکس با خودم از اونجا میگیرم و روی یه جای کوچیک یه یادگاری مینویسم بعد یه درخت میکارم تا بعدا اگه باز اونجا رفتم هم درخت یادگاری باشه هم اون نوشته
اول میرفتم یه اسپند دود میکردم چشم مقوله🥹،بعد هم میرفتم و برای همه یه یادگاری میدادم🥲💗؛)
میرم از سوپر مارکتش خرید میکنم بعد مامان بابامو بدبخت میکنم بعد نمیریم😂😂😂😂
عکس هایی که از اون مکان دارم رو میزارم لای دفتر تا همیشه پیشم باشه
چمدونم رو میبندم میرم محل زندگی جدید
چون اون خونه محل زندگی قبلیم بوده و با اونجا زیاد خاطره داشتم میخوام که سالن بمونه پس درمورد اینکه کی قرارهدفعه بعد داخلش زندگی میکنه پرس و جو میکنم که بودم فرد مرتب و شایسته ای هست یا نه
از جاهای خونه و محله عکس می گیرم. که یاد خاطراتی که اونجا برام اتفاق افتاد باشم
والا من درک نمیکنم که خدافظی کنیم با خونه و اینا مگه ه خونه ادمه 😂 آخرین کاری که میکنم اینه که وقتی مامانم داد میزنه میگه بیا یه گوشه کار رو بگیر همش سرت تو گوشیه ، رو انجام میدم 🗿🧑🦯💅
به میرم یه کوچه های اون محله چون میخوام دوست پیدا کنم برای اولین بار در زندگی م
عکس میگیرم از اونجا
از اون منطقه کلی عکس میگیرم که یادگاری داشته باشم ..
هیچ کار خاصی نمیکنم وسایلمو جمع میکنم میرم
میرم دوستام و کل فامیلامو به خصوص خونوادم و مادربزرگها و پدربزرگهامو ملاقات میکردم و باهاشون وقت میگذروندم و واسه آخرین بار به جاهایی که خیلی دوست دارم میرفتم و با یه نفس عمیق کلی عکس میگرفتم🥲
سعی میکنم خاطراتمو از اونجا بنویسم و عکس میگیرم و میرم یه دور بادقت همه نقاطشو نگاه میکنم
برای آخرین بار جاهای دیدنی اش رو میبینم و میرم
با خوشحالی میرم ژاپن
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.