بهم بگو اگه کتاب بودی چه شکلی بودی 💫🤗 می تونی طراحیش کنی یا توصیف کنی( شکل و اندازه کتاب، رنگش،طرحش، اسم کتاب، ضخامت ، و ....) ✨🤍
اتمام مسابقه | 1403/05/25 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
این میشدم برنده شم؟ تا حالا برنده نشدم
راسیتش نمیتونستم طراحیش کنم ولی میتونم توصیفش کنم یه کتاب رازآلود و معمایی که چندساله توی انباری خاک خورده کتاب قشنگیه ولی هیچکس بهش توجه نمیکنه جلدش سخت و سفته ولی برگه هاش شکننده جلدش تقریبا قهوه ای سوخته ست و حدود ۵۰۰ صفحه با نوشته های ریز
مانگاااااااااااا
کتابی که،میبینی دورش جمع شدن و دارن ورقش میزنن.همه کتاب های قفسه جلدساده ای دارن،ولی این کتاب خیلی رنگارنگه وخیلی هم خوشگل.پس میذارنش تو قفسه کتاب های مصور. امافردادوباره عده زیادی دورش جمع شدن،چون داستان و طرحش اینقدر جذابه که با کتابای دیگه برابرنیست.پس میذارنش توقفسه کتاب های گرانبها. اما فردا،بازعده زیادی دورش جمع شدن،چون تجربه ها و ماجرا های این کتاب با کتاب های دیگه برابری نمیکنه.پس به عنوان بهترین کتاب کتابخونه،میره تو قفسه طلایی.اما این کتاب داره تلاش میکنه،که بهترین کتاب جهان بشه🦋
یک کتاب ۲۰۰ صفحه ای که اندازش نرماله و جلدش رنگ سبز داره و طرح درخت و طبیعت روشه و اسمش اینه " زندگی فقط یک شوخیه بیمزست " درباره یک دختره رو..انیه که روی تيمارستان بستری شده ولی فقط داره سعی میکنه بقیه رو بخندونه و بقیه رو شاد نگه داره و حتی آخرین چیزی هم که گفت این بود : وقتی میای تا بهم سر بزنی بخند و با خندت از من یاد کن چون تو خنده قشنگی داری * و توی بغل معشوقش جون میده *
یه کتاب کلاسیک با جلد نسکافه ای که گوشه هاش پاره شده و تو رفته و بعضی برگه ها گوشش تا خورده داستانشم تلخه ولی پایان خوبی داره و احتمالا بیش از ۴۰۰ صفحه داشته باشه دو جلدی هم هست. وایبشم مثل وایب دشت پروانه ها و سبزه.
یک کتاب راجب زندگی یک دختر شاید نزدیک ۷۰ یا ۸۰ برگه داشت با اسم " دختری در رویاهایش " مایل به لایک کردن ؟
اگه کتاب بودم میتونستم یه کتاب فانتزی و عاشقانه یا یه کتاب انگیزشی باشم🌿 جلد کتابم جلد سخت بود و ضخامت کتابم زیاد بود(چون آدم پرحرفیم🥲) جلد کتابم طراحی شاد و قشنگی داشت انقدر قشنگ که بدون فهمیدن داستانش می خریدنش⭐ به نظرم پایانش هم شاد بود🫂❤ میشه لایک کنید؟ تاحالا برنده نشدم...
دختر مهتاب، دختری که به اعماق دریا افتاد
اسم : رویش دوباره طرح و رنگ: رنگش آبی آسمانی بود ... روی جلدش یه گلدان شکسته وجود داشت که گل هنوز هم توش زنده بود و رشد کرده بود... چون همه می گفتن نمی تونم به هدفم برسم و یه احمقم و من واقعا دلشکسته شدم اما من تونستم به هدفم برسم و به همشون ثابت کنم که اشتباه می کردن🙂
ضخامتش خیلی کلفت عین ضخامت کتاب های هری پاتری بعد رنگش نصفش سفید باشه نصفش سیاه بعد ی پروانه نقره ای براق وسطش باشه که نصفش بی افته طرف سیاه نصفش هم طرف سفید اسمش هم بود سیاهی یا سفیدی ؟
یک کتاب ۱۰۰۰ صفحه ای به اسم سیری در کتاب ها با رنگ سبز پسته ای
اگر من کتاب بودم دوست داشتم ضخامت کتابم خیلی کلفت باشه. کاغذش هم کاهی باشه. جلدش رنگ مشکی یکم به طوسی باشه. اسم کتاب هم زندگی بدون عشق🥲 ژانرش : ترسناک ٬فانتزی ٬ افسردگی
کتاب ۱۰۰۰۰۰ صفحهای خواطرات من در تستچی
اسمش میشد تله یه کتاب قدیمیه کلا رنگشم یا سفیده با طرحای ریز مشکی یا قهوه ای سخت با نقش برجسته (دومی بهتره البته) موضوعش مثلا یه دختری که تنهاست و یه جورایی طرد شده و توی جنگل یا یه مکان قدیمی سرگردون باشه بعد یه نفر پیداش کنه مثلا خود کتاب قدیمیه و تقریبا افسانه ای یه وایب تلخی هم داره مثلا یه افسانه ای که دیگه فراموش شده...:))
غرور تعصب یا جین ایر
اگه من یه کتاب بودم یه کتاب رمان میبودم جلد سفید با عکس پسرکی رو کوه وایساده و به حلال ماه نگاه میکنه پسری که آرزوش زندگی توی حلال ماه بود که یه شب آرزوش برآورده میشه
اسم کتاب :برباد رفته....تعداد صفحات:۱۰۰۰....رنگ جلد:🤎.....کاغذ:کاهی.......ژانر:همه ژانر هست....اوارض:افسردگی،تیک عصبی،نا امیدی،خنده بیش از حد،تشنج.
شکلش مستطیلی ، اندازش هم متوسط، صورتی جیغونه ، انیمه ، زندگی دیانا کوزت، محکم ، تعداد صفحاتش ۵ تا ۱۰ صفحه ، مناسب بالای ۱۵ سال ، کتابش هم اکشنه هم تخیلی و هم گریه دار و هم خنده دار
به انتظار اتفاق میدونی این چند روز برام خیلی سخت بود پر زخامت با رنگ تیره ژانر: روانشناسی. کمدی تلخ
من اگر کتاب بودم کتابی بودم کوچک ، با نام کتابی برای خاطرات من ، کتابی که خاطرات افراد مهم تاریخ در آن نوشته شده و میتوان از آن چیزهایی آموخت که در کتاب های دیگر به ندرت اشاره شده :)))
چگونه رومخ و در عین حال درسخون باشیم؟
رنگ کتاب:صورتی💗 شکل کتاب:مستطیلی و ۲۰۰،۳۰۰ صفحه ای اسم کتاب:چگونه مهربون،درسخون ولی یکم تنبل باشیم😁
اگه من یه کتاب بودم :جلدش سبز روشن و صورتی بود 🩷💚. روش هم نوشته بود : داستان هایی در اعماق جنگل 🌳 روی کاورش هم یه دختر بود که کنار رودخونه قدم میزد و پیرهن زرد روشن تنش بود .✨️ قارچ های قشنگی هم کنار رودخونه وجود داشت 🍄.آسمون هم آبی ملایم بود و میشد دید که باد در حال وزش بود 🤍داستان هم راجب ماجراجویی توی جنگل بود که به دنیای الف ها و پری ها میرفتی 🧝🏻♀️
هردو در نهایت میمیرند یا جین ایر لایک کن دیگه
اسم کتابم: رویای بی پروا یه کتاب ۳۰۰ صفحه ای از زندگی یه دختر که در واقعیت بخاطر خانواده اش این زندگی واقعی را میپذیره ولی در اصل با رویاهاش زندگی میکنه میره جلو..... جلد کتاب: یه دختری که روی تاب تو تاریکی شب ستاره ها رو و ماه را تماشا میکنه
جلد روی کتاب این بود و راجب زندگیم بود با تغییر ،طوری مینوشتم که زندگیمدر قالب یه جنگجو باشه چونکه بنظرم توی زندگیم بیشتر درحال جنگیدن بودم و خوب بنظرم جالب میشه.
اگر من کتاب بودم صفحاتم را پاره میکردم و خودم را میبستم /
یه رمان فانتزی راجب رختری که تحت هر شرایطی تویه رویاهاش زندگی میکنه کسی که تو ابراز عشق کارش افتضاحه و تو مدرسه کلا با یکی صمیمیه زیادی فکر میکنه و از هر چیزی داستان مینویسه حتی شروع کرد نوشتن یک داستان از رویه مدرسش و اتفاقات توش فکر کنم میتونه حداقل 400 صفحه با فصل هایه زیادی داشته باشه جلد سیاه با ستاره هایه سفید به اسم رویایه بی انتها
یه کتاب که وایب کلاسیکی داره رنگش قهوهای جلدش یه دختری توی پاریس میبود که قهوه میخورد به اندازهی ۱۵۰ صفحه اسمش: برای خودت زندگی کن!
جلد . اسکلتی که از روش خون میریزه رنگ. به رنگ سیاهی و ظلمات شب زخامت. ۵۰۰ صفحه اسم. من دیوانه نبود آنها مرا دیوانه کردند مقدمه. من دیوانه نبودم. آری حالا دیوانه ام ولی از اول که دیوانه نبودم آنها با آن کارهایشان دیوانه ام کردند شاید بگویید چه کسی؟ چه کسی دیوانه ات کرد؟ بگذارید شما را آنها ترسناکند قلبشان از سنگ است ، داد میزند ، کتک میزنند ، تحقیر میکنند بله آنها انسان ها بودند
یک کتاب با جلد سیاه! اسمشم :یعنی یه روز این محدودیتا تموم میشه؟ در مورد یکی که بشدت به یه چیزی علاقه منده ولی چون دوست داره درموردش حرف بزنه و خیال پردازی کنه بهش میگن : علاقت مث یه بیماری شده برات و ترکش کن!
حوصله طراحی ندارم ولی جوری توصیف میکنم از طراحی بهتر 🗿💅 کتابی با جلد سفید و خاکستری به اسم پروانه اما رو جلد کتاب به انگلیسی نوشته شده پروانه 🌝🦋 موضوعش هم که دیگه میتونید حدس بزنید اگر نمیتونید بزارید بگم 😂😑🤌 خب دقیقا موضوعش از اسمش مشخصه یه چیز رویایی هست دیگه و کلا 268 صفحه داره 🗿🧑🦯
من اگه یه کتاب بودم اسم کتاب امید بود و فکر کنم کتابم هزاران صفحه داشت یه کتاب با جلد سبز و با ضخامت زیاد بود...
میگه متن زیادی طولانیه .:) کامنت کردم، اگه پسند بود خوشحال میشم برنده شم . 「 نمونه کتابی که در نظر دارم ↑ 」
یه کتاب اندازه ی شاهنامه📓 ، جلدش هم طوسی 🩶میشه نوشته سفید 🤍هست اسم کتاب عاشق بی مغز😂 یا هم فلسفی کنیم میشه «شکست»
یک کتاب قدیمی بودم که توش پر از معما هست زندگینامه ایی که هر کسی بخونه میتونه ازش عبرت بگیره
یک کتاب قهویی متفاوت یا نور طلایی شبیه جادویی بودم که ازش هزارتا داستان غم انگیز بیرون میزد و دل همه رو غش میبرد از کهنگیش
شازده کوچولو... یا شایدم، شاید عروس دریای... یا، پسری با 35 کیلو امید... یا بادام.... یا پاستیل های بنفش... شایدم رویای دویدن... شایدم دختری ان سوی ستاره ها یا جاناتان مرغ در یایی...
ژانرم جنایی میشد و طولانی میشد و اسم کتاب ته خشم میشد
خندیدن...واقعا اینه؟《وسط خندیدن خمیازه بکشید، وسط گریه ها تون بخندید، وسط خندیدن بخوابید، بدون پریدن غذا در گلو وسط ناهار بخندید..》 هاردکاور بودم، از دور چون رنگام کم رنگه فقط سفید به نظر می رسیدم وقتی میومدی نزدیک میدید چند رنگی کاورم، حتما یک جغد روی کاور بود، از این کتابای دفترچه خاطرات مدل لوتا پیترمن یا فلسفی بود (اگه قراره آخرش موفق بشم انگیزشی هم ممکن بود باشه) زخامتش...متوسط، صعحه ی اول روش نوشته : اخطار کم خوابی شخصیت اصلی را مورد الگو قرار ندهید. پس زمینه ی همون صفحه هم کلی چیزای ترند
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
کی مسابقه تموم میشه قشنگم؟
حـدودا اندازش انقـدره، بزرگتر هم میتونـہ باشـہ !
جلـد ڪتـاب میتونـہ از مقوایـہ محڪم باشـہ، و ڪتاب سالم نگـہ داره .
جنـس ڪاغذ، ڪاغذ گلاسـہ هـست، از ڪاغذ های دیگـہ هم میـشـہ استفـاده کرد ولـے این نوع ڪاغذ به معنـای واقعے شیڪـہ و چشم رو ڪمـتر اذیت میڪنـہ .
طـراحے ڪتاب، جلدش میتونه سبز سلطنتے باشـہ با ڪادر طلایے .
ترجیـح میدم اسم ڪتاب به لاتین نوشتـہ بشـہ، و فونتش Script Bold Italic باشـہ، ترجیحا یکـم واضح تـر .
اسـم ڪتاب بایـد برگرفـتـہ از داستـان ڪتاب باشـہ، برای مثال داستان ژولیت و رومئو میتونـہ
چه کتاب گرونی! دوسش دارم