
خب این داستان رو ادامه بده تو مدرسه نشسته بودیم و معلم ناگهان گفت ............... ببینیم که قوه تخیلش فعال😊💛
اتمام مسابقه | 1401/11/11 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
معلم ناگهان گفت اقای چرا جواب سوال دینی امروز رو بلدی 😂😔اون با اعتماد به نفس بلند شد گفتتتت 😐ادامه و.. پسره :این همه درس بخون اخرم برو تو اسنپ کار کن ت*ف تو این زندگی کشکی همین الان یه دفترچه از بالا میوفتاد پایین که اسم هر کی رو بنویسم توش بمیره بعدش افتاد از اسمان پایین😐گفت:کاش یکم پول می خواستم😂 سم بود نه 😂🥲

در مدرسه نشسته بودیم که معلم ناگهان گفت:« برخاستن کوچکتر ها در هنگام ورود معلم یا بزرگتر دیگری الزامیست.» بلی.او وارد کلاس شده بود و ما دوباره برنخاستیم.همه برخاستند و و من هم مانند بقیه برخاستم.معلم با اشاره گفت که بنشینیم. همه نشستنند.معلم قلمش را برداشت و گفت :« همه تکالیف را روی میز بگذارید.میخواهم ببینم» من خیلی مضطرب گشتم.بی کاز اینها کسانی هستند که اگر متوجه شوند که تکالیفم را انجام ندادم کتکی نثارم میکنند.آخرم کردند
تو مدرسه نشسته بودیم و معلم ناگهان گفت: بچه های عزیزم کتاب ها توی کیف که وقت امتحان هست و هرکس هم نمره اش کمتر از 20 شود از مدرسه اخراج میشود و ناگهان عذاب الهی نازل شد و معلم هم مرد.....
این برام اتفاق افتاده من داشتم روی دست دوستم فش مینوشتم بعد معلم پشت سرمون ظاهر شد و گفت به به
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
تاریخی که وقتش تمام میشه تولد منه
🌿🖤پیشاپیش مبالک🌿🖤
مبارک باشه
ممنون