خاطره دید و بازدید های نوروزی😐😂

یه بار تو دیدو باز دید هزارتا مشکل یه سرم اومد😐 اول جوراب پاره بود دوم افتادم رو سر اقوام (ولی این باحال بود بهشون کردم😈🤣) سوم هرچی میگفتم کسی محلم نمی‌داد تازه دوتا از جوامع که گفتم هیشکی نخندید😔🙁 اگر یکیشم سرت اومده لایک کن یه بارم برنده شم

رفته بودیم خونه ی فامیل برای روبوسی اومده بود جلو حالا من حقیر نمیدونستم 2 بار ببوسم یا 3 بار😂😐 برای سومین بار خودمو اوردم جلو اون رفت عقب یعنی آب شدم رفتم توی زمین😂😐 خب اینا بماند.... 😂 رفتیم نشستیم اجیل اوردن داشتم یکم پسته میخوردم ک پوست پسته ریخت روی زمین 😂 خم شدم تا برش دارم سرم محکم خورد به میز😐😂 خو همین دیگه😐😂💜

مهمون اومده بود من و دختر داییم رفتیم زیر میز ناهارخوری قایم شدم بعدش مهمون اومد آشپز خونه من سرم خورده بود به میز به زور داشتم خودم رو نگه میداشتم نخندم یهو دختر خاله مامانم با پا زد تو کمرم 🤣یعنی جر خوردیم جررررر

مهمون این خاطره هارو داریم😂😂😂😂 ۱.اینکه به همه گفتی قرار نیست همو ببوسیم ولی می بو سنت 😐😐 ۲.چایی هارو اوردنی سینی از دستت لیز بخوره !دوست داشتی لایک کن عید هم مبارک

حواسم نبود داشتم راه می رفتم با مخ من و دختر عموم محکم خوردیم بهم نقش زمین شدیم