مرینت در سرزمین معجزه آسا پارت 1 امیدوارم خوشتون بیاد نظر هم بدید ممنون🐞🐞🐞⚘⚘⚘
پارت 1
از دید مرینت : سوار اتوبوس شدم و اتوبوس هم کم کم داشت میرفت واقعا سخت بود خیلی داشتم گریه می کردم چند ماه بدون کت مامان و بابا و دوستام ومدرسه و خانم پوستر باید میرفتم سرزمین معجزه اسا چون باید بتونم جادوی کم کردن قدرت کوامی ها رو بردارم و اونا رو ابدی کنم و یا تبدیل به انسانشان کنم تا نمیرن و کوامی بعدی که به وجود میاد فقط خاطرات قبلی رو داره .
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)