پارت 9 ناظر عزیز و محترم باور کن چیزی ندارههه💔 فقط یه داستانه لطفا منتشر کن رد نشه پلیززز:))♡♡ #نفر_بعدی_در_کار_نیست..!
رسیدم جلوی عمارت کلید و توی در چرخوندم و وارد حیاط شدم تمام خاطرات بچگیم با دراکو....توی ذهنم یکی یکی مرور شد...(خب اگه میتونی منو بگیر آلیس : چیه فکر کردی نمیتونم؟ باد لای موهام می پیچید و سرما تو وجودم ) (تو چشم بزار دراکو : نه...لیدی خسته شدم آلیس : تو 10 سالته من 6 اونوقت تو که بزرگتری خسته میشی؟ دراکو : آخه این همه بازی کردیم قشنگ من! آلیس : دست به سینه وایستادم و اخمی کردم و رفتم سمت خونه دراکو : نگاهی به زخم روی دستم انداختم...آبجی کوچولو دستم درد میکنه ببخشید ) اون روز...کاری کردی من نفهمم دستت زخمی شده و گفتی خسته ای....حالا چی؟ تا کی باید ازت دور باشم داداش موطلایی! رسیدم تو خونه بوی غذا تمام خونه رو برداشته بود حرکت کردم سمت آشپزخونه و پشت سر مامان وایستادم و لبخندی زدم مامان جونم چی درست میکنه؟ رز : بچه منو ترسوندی...غذای مورد علاقت سیب زمینی سرخ شده با پنیر (این غذا واستون آشنا نیس؟😂💔چه زود گذشت از پارت اولmorning love☺) آلیس : ممنووننن مامانی رز : به شرطی که دیگه ناراحت نباشی آلیس : مامان خب...دلم واسش تنگ شده اگه دیگه نتونم ببینمش چی؟ رز : می تونی ببینیش یه روز....دیر یا زود معلوم نیست...ولی مطمئن باش
آلیس : امیدوارم....رفتم تو اتاقم و یه بلوز سفید و مشکی بلند با شلوار مشکی پوشیدم و رو تخت نشستم •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• هری؟ من اومدم هری : چه عجب از هرماینی دل کندی چی شد حالا؟ رون : اونم منو دوست داره باورت میشه؟ هری : جدی؟ چه خوب...من خوابم میاد رون : واقعا خوابت میاد؟ هری : دلیلی داره دروغ بگم؟ رون : نه...خب برو بخواب هری : از رو کاناپه بلند شدم و رفتم تو اتاقم و در و بستم و رو تخت دراز کشیدم تمام فکرم درگیر فردا و آهنگی که قرار بود باهاش بخونم بود... اگه خوب پیش نره چی؟ یاد لحظه ای افتادم که دستمو گرفت..لبخندی روی لبم نشست قلبم باز تند می تپید نشستم و از بطری آب روی میز یکم خوردم و دوباره دراز کشیدم و چشمامو رو هم گذاشتم ولی چهرش اومد توی ذهنم سریع چشمامو باز کردم خدایا من چم شده؟ آفتاب مستقیم می تابید چشمامو باز کردم با چهره حق به جانب رون روبه رو شدم دست به سینه و با اخم بهم خیره شده بود رون : هری؟ حالت خوبه؟ هری : چطور مگه؟ رون : آخه تو خواب خیلی لبخند میزنی هری : چی؟ نه داداش اشتباه دیدی رون : چی چیو اشتباه دیدم...میدونی من از کی اینجام؟ هری : اوکی...تو راست میگی من میرم صبحانه بخورم رون : چی میخوای بخوری؟ کیکی که دیروز درست کردی تموم شده و جز نون مونده چیزی تو یخچال نیست هری : خب یه چیزی بخر رون : حوصله ندارم امروز کنسرت داری؟ هری : حالا تو هی منو مسخره کن رون : من کی مسخره کردم؟
هری : آخه کنسرت کجا بود...برو بیرون من لباس بپوشم امروز کلی کار دارم رون : اوکی...هری : دست و صورتم و شستم و یه تیشرت لانگ سفید با شلوار جین خاکستری پوشیدم و موهامو شونه کردم و عینکمو روی چشمم گذاشتم و کتونی های آل استار مشکیمو پوشیدم گیتارمو برداشتم و از اتاق رفتم بیرون رون؟ من رفتم...خدافظ از خونه زدم بیرون و راه افتادم سمت جای همیشگی و منتظر آلیس وایستادم آلیس : رفتم سمت کمد لباسم و یه تیشرت لانگ مشکی با شلوار جین مشکی پوشیدم و موهامو شونه کردم و یه کلاه سرم گذاشتم کوله پشتی مشکی رنگمو روی شونم انداختم و گوشیو تو دستم گرفتم و شماره هریو گرفتم (الو؟ +الو هری کجایی؟ هری : همون جای همیشگی منتظرتم آلیس : اوکی می بینمت بای ) گوشیو قطع کردم و کتونی آل استار قرمزمو پوشیدم و از خونه زدم بیرون چند مین گذشت و رسیدم پیش هری و لبخندی زدم..سلام هری : سلام چطوری؟ آلیس : تو خوبی؟ هری : اهوم به نظرم شروع کنیم دیشب که بهت گفتم کدوم آهنگ آلیس : اهوم هری : شروع کردم به گیتار زدن انگشتام روی گیتار و نگاهم به آلیس بود شروع کردم به خوندن ( هری : You make me feel تو کاری می کنی که احساس کنم Like my troubled heart is a million miles away مثل قلب پریشان من میلیون ها مایل دورتر است You make me feel تو کاری می کنی که احساس کنم Like I’m d—k on stars and we’re dancing out in the space مثل اینکه من سرخوش ستاره ها هستم و در فضا می رقصیم Celestial آسمانی آلیس : Celestial آسمان I see the light shining through the rain نور رو می بینم که از میان باران می تابد A thousand colours in a brighter shadе هزار رنگ در سایه روشن تر Needed to rise from the lowest place برای بالا آمدن از پایین ترین مکان لازم است There’s silver lining that surrounds the grey پوشش نقره ای که خاکستری رو احاطه کرده است When I get lost, will you come back around? وقتی گم شدم برمیگردی؟ Things don’t look up when you’re goin’ down وقتی به پایین میری همه چیز بلند به نظر نمیرسه)
صدای دست زدن توی سرم پیچید نگاهمو از هری گرفتم و به مردم چشم دوختم و لبخندی زدم سکه ها و دلار ها یکی یکی توی قوطی فرود میومدن هری : آفرین...قشنگ خوندی...واقعا عالی بود آلیس : ممنون...آهنگ خوندن واقعا حس قشنگ و خوبی بهم میده...میتونم با آهنگ تک تک حرفامو به زبون بیارم.....
ناظر عزیز و محترم لطفا لطفا منتشر کن رد نشه خواهش میکنم:) واسش کلی زحمت کشیدم میدونی اگه رد کنی قلبم میشکنه💔 اگه تستام رد شه اکانتم میپره💔😔 پس لطفا منتشر کن اگه منتشر کنی واقعا خوشحالم میکنی پس منتشر کن ناظر مهربونم پلیز:))💚🌚تنک لایک و کامنت فراموش نشه:))♡♡
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عااالی بید واقعن ممنون ک انقد خوب میزار پارتارو...راسیت ننیتونن هریو با آلستارو اونایی گفتی تصور کنم😂
تنککک لاوم:) چراا😂💔🗿
عالی بود یونو؟!:')
پارت بعد؟🌻✨️
تنککک یوو لاوم