سلام دوستان 👋 شما در این داستان کاترین هستید 💖 این داستان برای تهیونگ لاورا هست 💕 اولین تستمه امید وارم خوشتون اومده باشه 💟💞💟💞 خب بریم سراغ داستان : 👈
( داستان از زبان شما ): اه خدایا دوباره بازرس صدام میکنه آخه پاسفورد من چه مشلی داره 😠😠😤😤کاترین : بله 😁 بازرس : میشه یک بار دیگه پاسفورد تون رو ببینم ☺ کاترین تو زهنش : خدایا حالا که من اومدم چین که مجوز بگیرم این بازرس هم گیر داده به پاسفورد من کاترین : بله بفرمائید 😁 بازرس : نه فکر نکنم شما مال این قطار باشیم کاترین : نه من خودم بلیط گرفتم بیاید ببینید بازرس : اه ببخشید پس مشکلی نیست میتونی برید 😅 کاترین توی زهنش : مرتیکه ای شکم گنده دو ساعت وقتمو گرفت 😬😥😥 بازرس : خانم خانم خا.... کاترین : بله بازرس : بفرماید پاسفورد تون رو کاترین : آهان ممنون 😄😄
(خب داستان از زبان تهیونگ ):
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
من همین حالا خوندم عالیه
عالی بود عزیزم 😍بی صبرانه منتظر پارت بعدیت هستم😍
ولی خدایی خیلی جای حساسی کات کردی 😐
ولی ممنون💜
سلام عالی بود❤️
پارت بعدی رو زود بذار
منتظرم