خاطرات ترسناک من🦭🖇🦋

اگر توهم خاطرات ترسناکی داری برام کامنت کن ازش تست بسازم🦭🖇🦋

خب دوستان این تست تعریف خاطره ی ترسناک منه و اینم بگم اگر شما هم خاطره ترسناکی دارید بهم بگید تا ازش تست بسازم🦭🖇🦋

خب من معمولا شبا بیدار میوموندم تا زمانی که خوابم بیاد ولی اون شب همه چی فرق داشت. زمان دقیقش و نمیدونم ولی از دوازده گذشته بود فکر کنم 1 یا دو بود نزدیک به ساعت سه شب. گوشیم و خاموش کردم تا بخوابم. و اینم بگم من هرشب یا شایدم همیشه برق اشپز خونه رو روشن میزارم. وقتی چشام و بستم تقریبا داشت خوابم میبرد که صدایی از اشپز خونه شنیدم. صداش شبیه صدای روشن خاموش کردن کیلید برق بود. خیلی ترسیده بودم در حدی که خودم و به خواب زدم اما صداش هنوز میومد. هر یک دقیقه یکبار صداش قطع میشد و دوباره شروع به پخش شدن میشد. . 🩸🖇👻☠️

با خودم گفتم حتما از خونه همسایست ولی صداش به قدری واضح بود که دقیقا از نقطه اشپز خونه یا حال میومد و نمیشد گفت از خونه همسایه میومد. انقدر ترسیده بودم که بدنم میلرزید. و جالب اینجا بود با اینکه صدای خاموش روشن شدن کیلید برق بود برق اشپز خونه روشن بود و اصلا خاموش روشن نمیشد و فقط صدا بود. از ترس رفتم مادر پدرم رو بیدار کنم ولی به مدت چند ثانیه بیدار نشدن اما مادرم بیدار شد ولی هنوز بین خواب و بیداری بود که بغلم کرد و گفت پیشش بخوابم. منم اول گفتم باشه ولی بعد بهش گفتم که صدا هایی از اشپز خونه میومد گفت اون تمام مدت هیچی نشنیده بود. بهش گفتم هی قطع میشه و دوباره میاد گوش کن. منتظر موندم تا صدا دوباره بیاد ولی اون صدا دیگه نمیومد. مادرم توجهی نکرد و گفت بخواب منم خوابیدم. ولی وقتی صبح بیدارش شدم رفتم خونه رو گشتم ولی هیچی پیدا نکردم و همه چی خیلی عادی بود. ولی من مطمعن بودم که خیالاتی نشده بودم. 🩸🖇👻☠️

خب بزن بعدی🦭🦋🖇

خب دوستان اگر شما هم خاطرات ترسناک دارید برام کامنت کنید یا بهم بگید تا ازش تست درست کنم🦭🦋🖇