"مادمازل مینسو"🕯️🤎 ²

•• ¹⁰ سال بعد ›› _صدای در زدن اومد ،رفتم درو باز کردم + سلووممم چطورییی تهه تهه؟؟ _سلام مادمازل مینسوووو! خوبممم بیا توو! + اوکیی ، خب چطوری ؟ خوبی ؟ _ خوبم مرسی تو چی چطوری ؟ +خوبم مرسی ، چخبر؟_ممنون سلامتی، راستی نگفتی چطور شد اومدی اینجا؟ مگه دو ماهِ دیگه از دانشگاه تموم نمیشدی؟ + آره ولی خیلی زود امتحانا و ... اینا رو زود دادم دیگه تموم شدمممم! یییسس _ اوو چه جالب، من سال پیش تموم شدم ،خب نظرت چیه برای شام بریم یه رستوران خفن؟ + او یس! چرا که نه؟ _ حالا من یه تعارفی کنم تو چرا زود قبول میکنی؟ + دلت برای بالشت بازی تنگ نشده؟ ، و یکی زدم تو سرش و تک خنده ای کردم هه _ هاها خیلی خنده داره بیا بگیر ( اونم زد تو سرش و همینطوری ادامه دادن ..)

_ بیا اینم یکی دیگه + وایی ب....س....ه دیگ..ه نمی...تو..ن..م _ باشه بابا وای دیر شد که ! بیا برو تو اتاقت و اماده شوو +وی دیر شیود کییه ( مثلاً اداشو در آورد ) + باشه بابا رفتم _ بیشی بیبی ریفتیم ( اداشو در آورد ) یه نگاه به دور رو بر کردم ، اینجا همه پشم بالشت ها بود ،حااح! به یکی از خدمتکارا گفتم بیا اینجارو تمیز کنه ، خودمم رفتم حاظر بشم ، رفتم یه آبمیوه آوردم و یه کمی خمیر دندون رو ریختم توش و همش زدم ، رفتم پشت در اتاقش ، در زدم بیا بیرون بابا تموم نشدی ؟ بیا این آبمیوه رو بخور + باشه بابا تموم شدم الان میام، کو آبمیوه؟_ بیا بخور من رفتم تو ماشین تو هم بیا +باشه ، یه کمی ازش خوردم که یعععع رفتم اشپز خونه و همشو ریختم ته این خمیر دندون اینجا چیکار می‌کنه ؟ حالا دوهزاریم افتاد!

خمیر دندون برام ریخته بودددد اححح الان بهت نشون میدم مینسو کیهههه ، رفتم تو ماشین ، _ چرا اینقدر دیر کردی ؟ +بخاطر کند کاری تو ، آخه با خمیر دندون ؟ واقعا؟ بعد با یه لبخند شیطانی بهش نگاه کرد و با کیفش میزدش _ إ بابا نکننن ولم کن بابا + باشه بابا _ نگاه کن! تموم صورتمو سرخ کردی ! + الحمدلله 😃

خب برای پارت دیگه ۲ لایک و ۱ کامنتتتت ) مرسی بابت حمایت هااا😃❤️ ، راستی کسانی که گفتین از داستان ها کپی کردم ، دیدین کپی نبوددد؟ حیحی ، ناظر جان منتشر کننن پلیزز☺️🤎