بعد این همه مدت پارت گذاشتم 😂🤲🏼
وقتی جین تو جاده محو شد ، حس وحشتناکی پیدا کردم الان جین رفت من چیکار کنم؟قبل از اون چطور زندگی میکردم ؟هر کاری میکنم نمیتونم ادامه بدم...برم بازی کنم ؟ ولی بدون جین حال نمیده اتکار میخوام تا اخر عمرم تو اون جاده وایسم تا جین برگرده...یخ جا بشینم به ادم هایی نگاه کنم که هنوزم نمیدونم دلیل زندگیشون چیه!دستی روی شونم اومد....درسته! من داتام رو دارم من کسیو دارم که مطمئنم میتونه درکم کنه گفت :«یونا بیا بریم بازی من امروز کار ندارم میبرمت اسب سواری چطوره؟!»میدونستم خودش جون اینو نداره زندگی کنه ولی برای من این کارو میکنه...تمام اعضای بدنم به سمتش کشیده شد کوه،دشت،خونه همه جا دنبالش میرفتم دیگه شده بودیم هم خونه نمیزاشت برگردم به اصطبل صبح ها که بیدار میشدم خونه رو امیز میکردم ولی اون تا ظهر میخوابید و بعد ماری رو برمیداشت به سمت خونه کد خدا میرفت تا بار بگیره ببره این ور اون ور
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
چرا این داستان اینقدر فوق العادست؟!
عالیییی بود😃😃
ممنون 😂💕🇮🇷
*می زاری
چرا این همه دیر میطاری 😭
درس عزیزم دلیل کفن کردنم درس🙂
درس عذاب است 😔