ناظر گلم منتشر پلیز
ونوس:این شکل (نماد یادگاران مرگ)از سه شکل مثلش دایره و خط تشکیل شده مثلث شبیه چیه؟اریانا:ردا؟هرماینی:شنل ناپدید کننده!دکمه ی جلوی مثلث سبز شد.الکسیس:افرین خب دایره هم شبیه یه چیزی که تو دست جا میشه مادرم بهم گفته بود معنیش چیه....... سنگ زندگی مجدد و اخری؟کسی میدونه؟.دکمه زیر دایره سبز شد.کاترین:چوبدستیه.یک چوبدستی قدرتمند.اریانا:مثل ابرچوبدستی؟ دکمه زیر خط سبز شد و دیوار ها از هم جدا شدند وارد تالاری دیگر شدیم.اینه ای جلومون بود.ونوس به گوشمون گفت نفس هامون رو حبس کنیم چون احساس میکرد شخص دیگه ای اونجاست.راست میگفت صدای نفس کس دیگه ای هم میومد!
ونوس اشاره کرد پشت اینه رو نگاه کنیم.....وای خدای من کوویرل پشت اینه ایستاده بود!کاترین:این چطوری اومده اینجا؟کوویرل متوجه شد و ترسید و بعد شالشو باز کرد و با چهره ولدمورت مواجه شدیم.ولدمورت:اوه ببین کیا اینجان منتظر تون بودم یا سنگ جادو رو بهم میدین یا میکشمتون!الکسیس:ما که نمیدونیم اون کجاست!ولدمورت:اینه بهتون میگه!همه به اینه خیره شدیم.تصویرمون تو ایینه حرکت کرد.نماد یادگاران مرگمون کنار هم قرار گرفتند و سنگ ظاهر شد.
سنگ رفت تو جیب الکسیس قرار گرفت.ونوس:ضربه ی یواشکی بهمون زد و گفت:ما جز تصویر خودمون هیچی نمی بینیم.ولدمورت:دروغ میگین!الکسیس اشاره ای کرد و سنگ دراورد.بقیه جلوش مثل سپر وایستادند.ولدمورت:کوویرل!پس تو چی بلدی؟!الکسیس:دوستام مثل سپر جلوم وایستادند و همه باهم:اواداکاداورا!!!ولدمورت:دست و پا چلفتی تو منو نابود کردی کوویرل!حین نابود شدن کوویرل دامبلدور وارد شد.دامبلدور:شما چطوری وارد شدید؟پروفسور کوویرل حالتون خوخخوووب لرد سیاه اینجا چیکار میکنه؟ولدمورت و کوویرل رو جلو چشم دامبلدور نابود کردیم دامبلدور هاج و واج مونده بود.دامبلدور:کوویرل از طرفداران لرد سیاه بود؟الکسیس:بله و حالا باید این سنگ رو نابود کنیم.دامبلدور:کاملا درست میگید و طلسمی خوند و سنگ نابود شد.
دامبلدور:بیایید هر چه سریعتر از اینجا خارج شیم.پشت سرمون تالار و دروازه های بزرگ و صفحه شطرنج و دریچه نابود شدند.سگ سه سر اونجا نبود و همه دانشاموزا جلو راهرو سوم با تعجب به ما زل زده بودند.دامبلدور:همه به سمت سرسرا بیایید. دانش اموزا پشت سرمون حرکت کردند.پرفسور مک گونگال با تعجب بهمون گفت:ازتون انتظار نداشتم خانوما شما جز بهترین دانش اموزانم بودید.وارد سرسرا شدیم دامبلدور گفت کنار بقیه بشینیم.الکسیس:به نظرت از گروهمون امتیاز کم میشه؟هرماینی:اخه چرا ما که مدرسه رو نجات دادیم ولی میتونه بخاطر طرز فکر بعضی ها اشتباه جلوه داده بشه.
دامبلدور:امروز همگی شاهد ماجرا ها بوده ایم و شاهد صدا های ترسناک از دریچه راهرو سوم هم بودیم.دلیلش اینه که من با دوست دوران جوانیم نیکلاس فلامل سنگی ساختیم که به کسی که اونو تو دستش بگیره قدرتمند میشه.استاد تون اقای کوویرل از هواداران لرد سیاه بوده و به مدرسه و کل جامعه جادوگری خیانت کرده است.این پنج دانش اموز با طرفند هایی که سال اول از استاد هایشان یادگرفتند توانستند کوویرل را فریب داده و قصد اصلی او را متوجه بشوند.این دانش اموز تقریبا کل جامعه جادوگری رو نجات دادند و برای همین به ان ها القاب شهبانوهای هاگوارتز رو تقدیم میکنیم و بابت هرکدام سیصد امتیاز به گروه شون اضافه می کنیم.با اضافه شدن هزار و دویست امتیاز به اسلیترین در رده اول گریفیندور دوم هافلپاف سوم و ریونکلاو در رتبه چهارم قرار میگرد و اسلیترین رو قهرمان این دوره جام گروه ها اعلام میکنم.
اسلیترینی ها هیاهو راه انداختند و شادی کردند.ونوس:تو تاریخچه هاگوارتز خوندم حدود دوساله اسلیترین قهرمان نشده بود ما قراره اینده اسلیترین هاگوارتز و جامعه جادوگری رو رقم بزنیم.اریانا:پس چطوره جشن بگیریم؟همه با گرسنگی شروع به خوردن کردیم و به خوابگاه رفتیم.الکسیس:به ستاره ها خیره شده بودم چه زود گذشت. چه خوش شانسم که دوستام ازم دفاع کردن.هاگوارتز بهترین سرنوشتی بود که برام رقم خورد.فردا سال اخر بود.مالفوی تو ایستگاه با پدرش اومد سمتمون:پدر اینا کسایی هستن که اسلیترین رو قهرمان کردند.پدرش:تبریک میگم دوشیزه ها از اشنایی باهاتون خوشبختم.ماهم دست دادیم و تشکر کردیم.شب بود و تو تخت خودم تو اتاق خودم و تو خونه خودم دراز کشیده بودم انگار همین دیروز بود که چمدونم و می بستم.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مرسی البته که سر میزنیم
خیلی عالی بود.....
به تستای منم سر بزنین