پارت 33 ناظر محترم باور کن چیزی ندارههه💔☺ لطفا منتشر کن رد نشه:))♡♡
هوا رو به تاریکی میرفت هر از گاهی نگاهی به جعبه انگشتر می انداختم جوابش چیه؟ ذهنم بدجور درگیر بود نگاهی به ساعت انداختم 6 بود دیانیرا : یه ساعت دیگه با دراکو قرار داشتم رفتم یه دوش گرفتم موهامو خشک کردم و یه پیرهن کوتاه مشکی پوشیدم موهامو شونه کردم آرایش ملایمی کردم از خونه رفتم بیرون دور نبود پس تصمیم گرفتم پیاده برم نگاهی به ساعت مچی روی دستم انداختم 7 بود و به پارک رسیده بودم از همیشه خلوت تر بود یا بهتره بگم هیچکس نبود رو نیمکت نشستم و به آسمون سیاه چشم دوختم ستاره ای توی آسمون نبود...چشمک نمیزد توی این شب تنها بودم..حتی ستاره ها هم ناپدید شده بودن باد خنکی می وزید یه نفر اومد و کنارم نشست یه کت پوشیده بود نگاهی بهم انداخت +این بانوی زیبا چه به موقع اومدن دیانیرا : دراکو...چرا انقد دیر اومدی؟ دراکو : خب بالاخره که اومدم امشب هیچکس نیست...پارک قشنگه نه؟ آسمون چطور؟ دیانیرا : فکر کنم قراره بارون بباره دراکو : شاید...دیانیرا : خب شازده با من چکار داشتی؟ دراکو : دستشو گرفتم و تو چشماش خیره شدم بیا یکم قدم بزنیم دیانیرا : لبخندی زدم و از رو نیمکت بلند شدم و پا به پاش قدم برداشتم
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
https://rubika.ir/joing/EAEEIEIA0XVPKURGPILGEMGEEMPALUIUبفرمایید داخل گپ
پین شه
اکی ولی چراااا بغض کردمممم دلم برای هردوتاشون میسوزه خیلیم میسوزه...ببین ۳۳ تا پارت برای داستان زیاده ولی تو انقد خوب مینوسی که این گذر احساس نمیشه..
معذرت میخواممم قشنگم💔 منم:)
واقعا ممنونم لطف داریییی بیب
تا یه کاری دست خودم و خودت و دیانیرا ندادم پارت بعدو سریییییییییییییع بذار البته اگه میخوای زنده بمونی عزیزمممم🙂
عه این چه حرفیهه💔ببخشید لیدی:)) چشمم پارت بعد و یا امشب یا فردا میزارم قول میدم تا پارت های آینده جبران کنم☺💚ساری اوکی؟
از اونجایی که خیلی مهربونم تا فردا صبح وقت میدم بهت
سعی میکنم بزارم
نمیدونم تو رو بکشم ، خودمو بکشم ، دیانیرا رو بکشم ....
آخه چرااااا !! کلا همه با دراکوی مظلوم من پدر کشتگی دارن😭😭😭😭
عه آرومم باششش این چه حرفیهه💔💔 معذرت میخوام قشنگم😧 قول میدم جبران کنم آخرش شیرینه قول میدمم ببخشید
باشه 😥
نههههههه چرااااا؟ گریه میکنم نهههههه😭😭😭🥺🥺🥺🥺😔😔😔 💥
نهه گریه نکننن پلیزز☺💔
جبران میکنم ساری...تنکک
اگه داستان پیشنهاد خدت بود تا پارت ۳۳ ادامش دادی خشگل بود و استعداد داری و واقعا قابل تحسینه که تا پارت ۳۳ با داستانی قشنگ ادامه بدیش/❤
واییی مرسیی کیوتمم:))💚 لاو یو
❤
چرااااااااااااا
چرا اینجوری کردی؟
قلبم درد اومد گریم گرفته 😭😭😭😭😭🖤🖤🖤
ببخشیید💔💔💔
گریه نکننن😭 ساری...ساری..خودمم پشیمونم😧💔 جبران میکنم قول میدم...آخرش شیرینه:)
تنک بیب
عرررر خیلی گشنگ بوددد😭😭😭😭
ممنووون☺گریه نکون💔
چرا ادامه داستانت رو نمیذاری ؟؟
دارم مینویسم:)