از تعجب نفس مون رو حبس کردیم که اسنیپ لحظه ای متوجه شد جز خودش و کوویرل کسانی دیگری جاسوسی می کردند.و این جالب بود که اسنیپ کوویرل رو جلوی دستشویی دخترا تو طبقه دوم گرفته بود.اریانا:چرا اینجا؟کاترین:بیایید بریم فردا بعد از کلاس اسنیپ کلاس کوویرله اونجا ازش میپرسیم علامت تو دستش چه معنی داره.ونوس:و اون هم هول میشه و چرت و پرت میگه و همه بهش شک می کنن!
صبح رفتیم سرسرا و صبحانه خوردیم و رفتیم کلاس اسنیپ.اسنیپ در مورد معجون هایی که قرار بود دستورعملشو بگه سوال پرسید و دست هایی که بالا میرفت فقط منو و هرماینی و اریانا کاترین و ونوس بودیم.بعد از ظهر نوبت کوویرل شد.سعی کردیم هر جور که شد مجبورش کنیم استینش رو بکشه بالا.بالاخره شد همه دانش اموزا به دستش خیره شده بودند.مالفوی پرسید:استاد رو دستتون چه نقاشی دارین؟.کوویرل:امممم چچچییی دستم اه راستش ایییین نماد مادرییییمه از مادرم فقط این یادگاری رو دارم.کاترین:پس چرا مار و اسکلت توی هست؟.کوویرل:مادرم از اسلیترین بود و مار حیوون خونگیش بود و اسکلت هم بخاطر اینکه مرده.هرماینی:به نظر که معنی شومی داره یعنی مرگ!همه کلاس با سر تایید کردن و همهمه ای ایجاد شد.پانسی:به نظرتون از طرفداران اونی که میدونینه؟بقیه:خیلی عجیبه ولی اخه کی به کووریل کار میسپاره؟
مالفوی:ولی اینکه خودش رو این همه احمق و دست و پا چلفتی جلوه میده هم عجیبه به نظر من ریگی تو کفشش داره.کووریل:خببب بچه ها این علامت رو فراموش کنین چه ربطی به درس داره بیاین ادامه بدیم که زنگ خورد.چهار تامون با پیروزی وارد سرسرا شدیم.هرماینی اومد سمتم.هرماینی:سلام دخترا علامت کوویرل و دیدین؟خیلی عجیبه که کسی مثل اون مرگخوار باشه.باید به دامبلدور بگیم.ونوس:به نظر من اون سگ سه سر به کوویرل ربط داره.اریانا:اره ولی چطوری؟
امروز دیدین فقط تو صندلش نشسته بود؟هرماینی:اره راست میگی ولی اینکه اولین کلاسمون بود شاید همیشه میشینه رو صندل؟هرماینی:بیایین از برادارای رون بپرسیم.سلام فرد کوویرل تو کلاسا زیاد میشینه رو صندلی؟فرد:خب این چه سوالیه خانم گرنجر فکر کردم اومدی معجون باهوشی می خوای ازم.هرماینی:جواب بده مهمه.جرج:نه انگار معلم ورزش از این ور می پره اون ور و توی کلاس ورزش صبحگاهی انجام(پیاده روی)میده.الکسیس:پس یعنی یه جاش فلج شده.کاترین:بیایید زیر نظر بگیریمش.بعد از خالی شدن کلاس رفتیم پشت در قایم شدیم نگاه کردیم.
کوویرل رداش رو کشید کنار و یه باند دراورد زانوش رو پانسمان کرد.هرماینی:چرا پاش زخمیه و چرا مخفیش می کنه؟اریانا:سگ سه سر!ونوس:پس یعنی دیشب اسنیپ به خاطر اینکه کوویرل وارد راهرو سوم شده بود اون گرفته بود!الکسیس:سوال اینجاست که سگ سه سر از چی محافظت می کنه چرا اونجاس؟هرماینی:وقتی سگ پاشد زیرش یه دریچه بود که میرفت زیرزمین.کاترین:و چیزی که سگ ازش محافظت میکنه چیزی توی دریچه هست که خیلی مهمه که اینقد کووریل دنبالشه و موجود خطرناکی که نگهداریش تو مدرسه توسط دامبلدور بعیده ازش محافظت می کنه!
برگشتیم سرسرا که دیدیم رون و هری دارن میدو ان سمت ما.هری:از هاگرید درباره سگ پرسیدیم که سگ چرا اینجاس گفت:از یه چیز مهم نگهداری میکنه.هرماینی:چطوری از زبونش کشیدین بیرون هری خودش گفت ولی بعد پشیمون شد.هرماینی:خبر بد:خودمون میدونستیم. الکسیس:نظرتون چیه به کوویرل معجون راستی بدیم و هم فراموشی که همه چیزو بگه و بعد یادش بره؟اریانا:عالیه ولی دستورعملشون رو میدونین؟هرماینی و ونوس:تو کتاب که هست!(یک هفته بعد...) کاترین:چیشد هنوز اماده نیست؟ سال داره تموم میشه!هرماینی:اماده اس معجون راستی رو میریزیم تو نوشیدنیش.رفتیم اشپزخونه اریانا با طلسم پرواز معجون رو با دردسر زیاد ریخ تو لیوان مخصوص کوویرل.برگشتیم سرسرا رفتیم سر میز که معلما اومدن و شروع شد.کوویرل با اشتیاق تمام نوشیدنیش رو سر کشید.همه باهم:صلوات بر ال کوویرل!
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ممنون دفعه بعدی بیشتر می زارم.
ممنون که منتشر کردی
کم بود و عالیی