629•خلاصه‌لایو‌جیمین•629

نصفه شبی تو خونش اومد لااااایو😭خونَشششش* 🐥سلام به همه! متاسفم که نزدیک صبح اومدم لایو🐥آره خیلی واقعی بنظر نمیرسه برای همین مطمئن نبودم چی بهتون بگم 🐥برای همین فکر کردم بهتر با کلمات باهاتون حرف بزنم ، این لایو رو روشن کردم چون نمیتونم کلماتمو بیان کنم*کامنت‌هوبی🐿 یه چیزی بگو جیغ بزن*🐥 آه جیغ میزدم ولی خونم پس اره 🐥هوبی هیونگ واقعا ازت ممنونم . اون مستقیم بهم زنگ زد و منم باهاش تماس گرفتم🐥 خیلی از فن‌ها ممنونم که کلی به آلبوم عشق دادن

🐥همه اینا بخاطر بنگتن ممکن شد و بخاطر آرمیا این چیزیه که راجبش مطمئنم🐥 پی دی نیم که برای آلبوم کمکم کرد داره گریه میکنه.. مردم بهم تبریک میگفتن *🐿خیلی متواضعه.‌..این دیگه کیه* 🐥من خوابم نمیاد ، الان زمانی نیست که معمولا خواب باشم

🐥من راجب چارت و نتیجه اش اصلا فکر نمیکردم ... پس بیشترممنونم 🐥 نمیدونم الان چه احساسی دارم مخصوصا امروز نمیتونم افکارمو بیان کنم🐥اعضا بهم گفتن خیلی خوب میشه اگه آهنگ اینطوری بسازی ... اینطور بود که بعد از برگشت از آمریکا روی آلبوم کار کردم 🐥راستشو بخواید احساس کمبود میکردم ولی سختتر کار میکنم ! 🐥من میدونم که چقدر دارید تشویق و حمایتم میکنید پس سختتر کار میکنم تا رشد کنم

🐥بابام همین الان بهم زنگ زد تا بگه بهم افتخار میکنه 🐥 وقتی بابام اولین بار آلبوممو گوش داد گفت که به عنوان یه پدر با شنیدنش غمگین شدم [ 🐿چرا ناراحت بود ؟ ککک ] 🐥نمیدونم گفت بخاطر محتوای آلبومه که غمگین بنظر میرسید [ 🐿آه متوجه شدم ... درسته ] 🐥هوبی هیونگ میخنده و بعدش "..." اضافه میکنه🐥 نامجون هیونگم بهم زنگ زد ! من کلی از لیدرمون تعریف شنیدم و گفت بهم افتخار میکنه*همه بهت افتخار میکنن(T^T)*

=جیمین گفت که دیروز خیلی سریع غذا خورده و نتونسته غذا رو هضم کنه برای همین مریض شده و حتی تب داشته و نتونسته کل روز از گوشی و استفاده کنه:( 🐥شارژ گوشیم ۵ ٪ مونده این وسط دارم " زن تهیونگم " ميبينم 🐥 من واقعا نمیتونم شما بچه هارو متوقف کنم " 💜من زن جونگکوکم "

🐥بچه ها من ازتون ممنونم و ببخشید خیلی وقته لايوم الان تقریبا چهار صبحه[🐿 خوب بخوابی جیامیناااا] 🐥من سخت تر کار میکنم تا به ارتیستی تبدیل بشم که بهش افتخار میکنید🐥 بچه ها لطفا روز خوبی داشته باشید 🐥 ممنونم و عاشقتونم