سلام و علیک اینجا و تو این تست میخوام به شما یه داستان که میخوام بنویسم و مشکلات تست سازی رو بگم و....... 😁😁😁😁
خب اول اینکه برای تست هام دیگه نمی تونم عکس بزارم چرا؟ چون خودش عکس نمیزاره (ناراحت ناراحتی😭)
دوم اینکه به داستان باحال دارم که خودم عاشقشم میخوام بدونم راضی هستید که الان بزارمش یا بعد اینکه یک افسانه تموم شد یا دو تاشون رو باهم ادامه بدم؟
خلاصه داستان اینه که:امپراتور لیبرال پسر دار میشود بعد از هشت ماه یک دختر زیبا با چشم ها بنفش و موهای مشکی و پوست سفید ولی همه این دختر را نحس میدانند و کسی این دختر را دوست ندارد
این دختر از سه چهار سالگی همیشه گوشه گیر بود با کسی حرف نمیزد و دوستی نداشت همیشه زیر درختی که شکوفه بنفش داشت مینشست و آهنگ هايي رو با خود زمزمه میکرد
دلیلی که کسب این دختر رو دوست نداشت قدرتش بود قدرتی که شکست ناپذیر بود قدرتی که یه دنيای میانی داشت دنیایی که بین دنيای مردگان و زندگان بود و.... به همراه روح پسری که هیچ وقت اون دختر رو ولی نمیکرد
قدرت اون پسر زیاد بود خیلی خیلی زیاد
قدرت اون دختر راز های دیگه ای هم داشت ولی کسی راجبش نمیدونست تا اینکه
یه روز بلاخره پادشاه مرد و برادر دختر که موهای طلایی و چشم های سبز رنگ داشت داشت به تاج و تخت رسید
وقتی تو هشتمین ماه حکومت برادر دختر بود اتفاق تکان دهنده ای افتادم
دختر از قصر بیرون رفت و به سمت کوه های شمالی رفت پادشاه که برادر دختر بود با 20 سرباز دنبال او رفت
وقتی دختر پیدا کرد دلیل این کارش را از او پرسید دختر جواب داد او از مدت زیادی است که نفرین های مختلف و قدرت های زیادی را از آن خودش کرده و میخواهد چیزی بالاتر از سلطنت به دست بیاورد او الان آنقدر قدرتمند است که
میتواند کل جهان را نابود کند
او به برادرش هشدار داد که دخالتی در کار های او نکند
و گرنه خواهد مرد
او گفت به هر کسی که او را تحقیر میکرد رحم نخواهد کرد و همه را خواهد رنج داد
خب خب خب یه خلاصه از اول داستان بهم بگید دوست دارید این داستان رو الان بزارم یک افسانه رو دیگه ادامه ندم یا هم یک افسانه رو بنویسم هم اینو که اسمش (سیاه و تاریک) هست
یا یک افسانه رو تموم کنم بعد اینو بزارم؟
تو نظر ها جواب همه این هارو بدید تا من با توجه به خواسته شما اینا رو ادامه بدم
بگید اشکالی نداره که پارت ها عکس ندارن؟ نگران نباشید قیافه شخصیت های همه ی داستان هام رو ميگم
نظر بدید چون مهمه خیلی هم مهمه خیلی خیلی خیلی هم مهمه مهم و مهمه💜 آها یه چیزی من اسم داستان رو گفتم (سیاه و تاریک)؟ این غلطه ببخشید اسم درستش (سیاه و ترسناکه) خداحافظ 💜💜💜
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام خیلی حیف شد که داستانات دیگه عکس نداره😭😭 ولی یه افسانه رو اینجا قطع نکن به نظرم یا هر دوتا رو با هم ادامه بده یا اول یه افسانه رو تموم کن😊❤❤❤
سلام خودمم فکر میکنم بهتره افسانه رو قطع نکنم ولی نمیدونم اینو بنویسم یا نه 😐🙂واقعا ناراحتم که عکس نداره😭😖😖