
سلام بچه ها خوبین خب این اولین داستان من هست امید وارم خوشتون بیاد😍
تیکی : مریییییییییییینت 😠 مرینت: بله😮 تیکی : نمی خوای بیدار بشی نیم ساعت از مدرست گذشته. مرینت: وایییییییییی😟 مرینت رفت مدرسه ولی داخل کلاس هیشکی نبود! مرینت: بچه ها کجان ؟! آلیا : مرینت بیا اینجا (داخل آزمایشگاه) مرینت: اینجا چه خبره؟😳 آلیا: خانم بوستیه غش کرده باید بریم بیمارستان ☹
رفتیم بیمارستان و گفت که معلم شما یک مریضی بد داره باید دو هفته ای اینجا بستری باشد. مرینت به بچه ها : حالا جیکار کنیم☹ آدرین: به نظر من فعلا بریم سر کلاس (اون یکی معلمه اسمشو بلد نیستم😐😂) خانم.... و دو هفته بعد برای خانم بوستیه یک جشن می گیریم . همه ی بچه ها: آرهههههه (بومممممممممممممممممممممممم) صدای پای یک شرور بود🤐 مرینت : آلیا بیا (آلیا میدو نه مرینت کیه) مرینت: آلیا تو میتونی بری خونه ی ما و کوله پشتی من رو بگذاری خونه آلیا: باشه
لیدی باگ می رود پیش شرور . لیدی باگ : ای بابا باز آقای کبوتر😐😑 کت نوار : آره بانوی من، دیگه چیکار میشه کرد😑 (شکستش دادن.) لیدی باگ : خب پیشی می..رم. آخ😵 (لیدی باگ افتاد زمین )کت نوار :چی شد😨 کت نوار : صورتت مثل گچ شده همه جات سرد شده . یهو چی شد😰😰 لیدی باگ: نمیدو..نم( بیهوش شد) کت نوار : باید بریم بیمارستان .. وایسا چجوری می خواهد بره بیمارستان ؟!🤨 چیکار کنم چیکار کنم🥴😥 کت نوار یکمی نبض لیدی باگو گرفت و فهمید از حالت سرما . سرما خوره (یعنی سردش شده و سرما خورده😐😂)
(راستی مامان بای مرینت هم رفتن مسافرت ) (بابا آدرین هم رفته طرح مد سالانه) کت رفت و چندتا پتو از خونه آورد و دور لیدی پیچوند بعد بقلش کرد تا گرم بشه چند ساعت بعد.... هنوز هم صورتش مثل گچ بود ☹😥 کت : اگه یک سرما خوردگی ساده نباشه چی😰😰 واییییییییی کت در حالی که لیدی رو توی بقلش داشت با کلی پتو کت هم یهو
خوابش برد (😂😐) صبح شد و لیدی باگ هنوز خوب نشده بود ☹ کت : ای خداااا😕 تیکی : کت! کت نوار : تیکی تویی تیکی : آره تیکی : فعلا بیدار نمیشه تو فقط مواظبش باش. کت : چرا؟🤨😟 تیکی هر یکی از صاحب ها در طول وقتی که از ما استفاده می کنند یک خواب سایلنت دارند یعنی به مدت ۱ یا ۲ روز خواب هستند 😕 البته احتمال یخ زدگی وجود دارد که
باید مواظب آنها بود کت : خوب اگر شرور آمد چی؟ خودت باید بری کت : خودم!😳 تیکی: اومم . امم کت من دیگه نمی توانم صحبت کنم بای🙌🏻 کت : نه وایساا... (زی زینگ زینگ) گوشی آدرین کت : سلام نینو🙃 خوبی . چی شده چییییی گفتی چی شده؟😨
خب تموم شد منتظر پارت ۲ باشید❤❤🌈🌈🙌🏻🌞😁😁😃😄
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود،منم قبول من شب و روز زحمت کشیدم مدرسه داشتم رمان مینوشتم بعد آوردم تستچی گفتم هم مطلبت بی ارزشه هم یکی اینو گذاشته قبلا یعنی خیلی ناراحت شدم😣😣😣
آجی از زیر پاهام علق سبز شد پارت بعدی کووووووش😫
پارت بعدیشو گذاشتم ولی پرید😪😞😓😖😣
دوباره میزارم🙃😄🥰🤪😜
من فاز ناظر هارو درک نمی کنم منم یه مدت ناظربودم ولی چون گوشیم هنگ کرد و بجای ۵ ستاره ۲ ستاره شد از ناظری رد شدم😑 بعد مردم ماشاالله هر چی تست دستشون میاد رد می کنن😮💨
خیلی عالی بود حتما پارت 2 هم بزار
مرسی🌹
آجی لیدی نواریهه؟😍
تورو خدا بگو آره که الان از کیه داستان های لیدی نواری جز داستان خودم نمیابم☹️
راستی نازنین هستم ولی همه منو لیدی باگ صدا میزنن(منظور از همه دوستام و پدر مادرم) 😊
آره توی فکرم اینه😄😁
منم آجیM( ام ) صدا می کنن توی تستچی😂😄❤
اااایییییووووللللللللل آآآآآآارررههههه😄😄😄😄😄😄😁😁😆😄
از آشناییت خوشحال شدم آجی😊
منم😊😊
سلام آجی من دو ماه تستچی نبودم😭😭
من خودمم نبودم😂
ادامه بده😻😻😻😻
❤❤
عالییی بود 😍
ولی خیلی آشنا بود 🤔
اینو خواب دیدم😶
😐