در ابدیت می/رقصیم-

در ابدیت-

"الان" همه ی چیزیه که داریم... و زمان خریدنی نیست... من در اعماق قلبم میدونم... "ابدیت"، تا همیشه برای ماست... حتی اگه ما برای فراموش کردن تلاش کنیم، عشق هنوز به یاد میاره!... تو گفتی دوستت دارم... من گفتم منم دوستت دارم... پس چه بلایی سرش اومد؟... چه بلایی سرش اومد؟

قولهات... و تموم برنامه هامون... چه بلایی سرشون اومد؟... چه بلایی سرشون اومد؟....بوم... از بین رفت... آره... فراموش کردیم... ولی حتی اگه تلاش کنیم که فراموش کنیم... عشق به یاد میاره... و عشق به یاد میاره... مسافرتایی که رویای رفتنشون رو داشتیم... و علامت های رهاشده ی روی نقشه... چه بلایی سرشون اومد؟ چه بلایی سرشون اومد؟

وقتی تموم چیزیکه داشتیم "هیچی" بود، و تموم کاری که کردیم"خنده" بود، چه بلایی سرش اومد؟؟... چه بلایی سرش اومد؟...دیوارها رو میشکنه... بذار بهشت بیاد داخل... جایی در ابدیت ما دوباره می/رقصیم... ما جدانشدنی بودیم... و من فکر میکردم جایگزین ناشدنی هستم...

ما دنیا رو میسازیم، قبل از اینکه نابودش کنیم... من هنوزم نمیدونم که فقط چطوری انقدر بهش گند زدیم!...تا ابد... تا ابد... ابدیت برای همیشه واسه ماست...حتی اگه تلاش کنیم که فراموش کنیم... عشق هنوز به یاد میاره... من و تو رو به یاد میاره:))