پارت دو خدمتتون لطفا حمایت کنید قطعا از چیتر های جلوتر شخصیت اصلی مرد ظاهر میشه 🙃🖤
دستشو سمتم دراز کرد ، تو حالت شبیه فرشته ها شده بود دستشو گرفتم مثل ادم های عادی راه افتادیم سمت جای نامعلوم از این که اتفاق ساده برام افتاده بود خوشحال بودم گرفتن دست یک نفر واقعا لذت داشت، به خاطر داشتن چنین حسی احساس غرور می کردند تورو سوالات مختلفی پرسید که هیچکس از آن می پرسید مثل اسمت چیه خیلی جالب بود برام برای همین گفتم:《 اسم من یونا ست》 وقتی اسممو شنید گفت:《 وای چه اسم قشنگی یعنی کبوتر خوب چند سالته؟》 گفتم :《شش سالمه》 لبخند مهربان زده جلوی من زانو زد گفت : 《یونا اسم من جین من دختر کشیش روستا هستم میتونم بهت کمک کنم》سرم رو کج کردمگفتم 《کشیش؟》از بچه ای که کار های ساده رو با سختی انجام میداد انتظار نمیرفت بدونه کشیش چیه ؟
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
خیلی غلط املایی داری ، یه جاهایی هم یه کلمه هایی رو حذف کردی ولی فکر کنم بخاطر هیجانت از نوشتن رمانت بوده و یادت رفته ویرایشش کنی ، دفعه بعد اول روی یک برنامه اینارو بنویس و بعد بیار اینجا درستش کن
گفتم که کیبوردم هنگیه ولی دفعه بعد چک میکنم
ج چ: کوزت تو بینوایان :)
چ:خودم
شاید برات عجیب باشه من هیچیم شبیه اون نیست ولی اون منو یاد خودم میندازه
های!
یه نویسندم تو یه اکانت جدید❦︎
اکانت قبلیم به دلایلی پرید ._.
خوشحال میشم ازم حمایت کنی و به داستانم سر بزنی!3>
امیدوارم ناراحت نشی^^
[اگر کامنتم مزاحمه حذف کن]
راستی بک میدم:)
از تست حمایت شد.
به تست اخرم سر بزنید.
https://testchi.ir/tests/979851
آفرین عالی بود🥺🍡
مرسی 🙃💜
:))