با کارول و دوتا میبلا و دیپر و سوز رفتیم به چادر گیدن. نمایشش خیلی چیز خاصی برای گفتن نداشت جز اینکه انگار از میبل🌠(یادم نمیاد تو پارتای قبلی چی میزاشتم بگم این میبل آبشار جاذبس پس کلا هروقت یه ستاره ای چیزی جلوی اسم میبل دیدین بدونین واسه آبشار جاذبست)خوشش اومده بود. هرچند برای من مهم نیس، من مشکلات خودمو دارم که باید باهاشون سر و کله بزنم. داشتیم از چادر میرفتیم بیرون که یهو یکی صدامون زد:هی یه دقیقه وایسید! برگشتیم و دیدیم یه دخترس که لباس طوسی موشیده و یه ستاره سیاه رو لباسشه...اوا وایسا ببینم این همون یاروییه که تو خوابم بود :| احساس میکنم واقعا دیقه دارم صاحب یه گودرت ماورایی چیزی میشم🗿 _بابت رفتار برادرم متاسفم، انگاری خیلی بهت چسبیده بود(خطاب به میبل🌠)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
چه خوب با بیل رفیق شدی.__.🤝🤝
بین دوست و ندوستیم دیه🗿ینی اینگونه رفتار موکولیم ولی از هم ب.د.مون میاد🗿
خعلیی هم عالی و پرتقالی
نمیخواد غیرتی شی رفیق و دشمنن🤝🤝
بخدا دشمنیم کاترین
تازه توی داستانم قراره شیپ تو و بیلم بیارم پس نگران نباش
به علاوه من فقط رو دو نفر کر.اشم یکی سواپ یکیم ویل
اوکی زیبا بود
ولی ابنکه آرها خواهر گیدنه...
*کرک و پشم ریزی
جعر
ببین خب درسته آرها خواهر گیدنه ولی اصن شبیه گیدن نی
بلی بلی صحبح
Wait what?
آرها خواهر گیدنه؟
تیاسحطاسجس
*وی رد داد
چیکا کنم خو این یه ای یو دیگس
بل بل صحیح
نقطه
نقطه تر
نقطه سر خط
جعر
زیبا
تشکور
ادمای عادی:خوش بختم
کلر: هاجمیماشته؛-؛
دوبش دوبش دوبش دابش
یس یس یس یس💃💃🏼💃🏼💃🏼💃🏼 *فاز نا معلوم*
باح باح