
مرینت: دیرم شده ! دیرم شده!دیرم شده!ووووووییی💥. آدام : مرینت چرا داد میزنی امروز تعطیله هاااا!🥱. مرینت: اِه راس می گی هاااا اصا یادم نبود ..برو بخواب آدام...آدام ؟ صبر کن ببینم تو اینجا چی کار میکنی پسر خاله !!!!!!!!!. آدام : منم آدمم دلم تنگ میشه😐. مرینت: تو دلت واسه من هیچ وقت تنگ نمیشه،راستش رو بگو واسه چی اینجایی 😑!. آدام: هااااااا حوصله دریابان برو کپه ی مر.گ تو بزار تا منم برم پیش ع.ش.قم . مرینت: زن گرفتی من خبر ندارم😳قرار بود بگم تو تو بچگی رو کیتی کر.اااش بودی !!!!!!!!!. آدا: هوی هوی واسه خودت الکی الکی داری میدوزی می بافی میریاااا !من دارم بالش پتومو می گم بعد تو رفتی دختر مردمو دستی دستی ز.نم کردی مگه شهر هرته من نایاب این رو تو ک،کله ی پوکت بیاب!😑.مرینت: راست میگی چرا به فکر خودم نرسید ! . آدام : جدی میگی؟ . مرینت:به تو که زنن نمی دن مگه دیوونه ان!😐.
آدام: میشه یه مشت تو دهنت بکوبونم🥲. مرینت: نه 😐...میشه من یه کف گرگی بهت بزنم . آدام: میشه من قربونت برم 🥲.مرینت: آره. آدام: کی؟ . مرینت: الان 😐. آدام : دلت میاد 🥲. مرینت : آره 😐. آدام: حداقل دو روز وقت بده من با تخت خوابم ودا کنم 🥲. مرینت: انشاالله از این به بعد تو تابوتت میخوابی😐. آدام : ک.ثا.فت🥲
آدرین: بالاخره آهنگ آماده ...آماده شد 😞. لوکا : خاله املی قربونت بزا بریم 😞نینو: جون نینووو جون هاپووو🥺. املی: نینو دیگه بسه اعصاب ندارم یکی میخوابونم زیر گوشت هاا😞😡. نینو: خاله الان تو سگ شدی😰. مارک: من خواب...نیت: خوابمون میاد🥱. املی : اگه این آلبوم بیشترین فروش رو نداشته باشه من میدونم شما !. فیلیکس: اوکی اگه تو خواب س.کته نزدیم باش. آدرین: آخر با التماس رفتیم تو تخت خوابای خوشگلتون یعنی دنیای عشقناااااا. خواب ادرین: یک جنگل سفید و سیاه ....زخمی روی قفسه ی سینمه خیلی عمیقه ...چشمام سیاهی میره تنها چیزی که میبینم تصویری از دختریه با موهای بلند و لباس فیروزه رنگ که روش گل های سیاهی نقش بستن برعکس تاج گل سفیدش ....تصویر واضح نبود صدایی که می گفت : آ...آدریییین!!!نههه...یهو نگار از پرتگاهی پرت شدم ...درجا پریدم ! خدارو شکر تو تختم بود یعنی.....انگار پرتگاه لبه ی تختم بود آخه پاین افتاده بودم خواستم دوباره برگردم جام که ناگهان تصویری از همون دختر با تیپ امروزی که توسط یه پسر به زور به سمت یه ماشین کشیده میشد رو دیدم ....آخه خدا چرا تو روز تعطیل اینا رو میاری جلو چشم ؟ . از خوابم گذشتم رفتم بیرون اونم با چی !یه زیرپوش و شلوار لی ..ولی ولش الان همه با چی که نمی گردن ! کوچه خلوط بود آخه هیچکس ساعت ۴ صبح نمیاد تو کوچه گشت و گزار . واسه خودم عین احم.قای بی خانه مان می گشتم که ...جلل خالق اون چی بود تو کوچه دوید 💥خدایا کمک ! رفتم برگردم خونه که صدای جیغ یکی نذاشت . برگشتم سمت راهم صدا از کوچه بود . رفتم داخل ..دیدم یه هالویی که انگار یه چی زده دست یه بنده خدایی گرفته و قصد داره با یه تیکه شیشه بزنه بکش.تش .....همینجا بود که سوپرمن بازیم گل کرد ❗❗یه لگد زدم به شونش که قشنگ ببینم و ....در نهایت ب یه چرخش و یه دست کاداااا ر.گ خوابش رو ز.دم . مردک که بی هوش شد یه نگاه به دختره کردم ..وات...اینکه مرینتهههههه😱اینجا چی کار میکنه !. مرینت : جا خوردم این کجا اینجا کجا .آدرین: زبونتو موش خورده ؟.مرینت: از سر لج گفتم آره خورده!.آدرین: این موش دم بریده بیاد یک حالی ازش بگیرم ،هوی راستی این وقت صبح اینجا چی کار می کنی ؟.مرینت: خودت اینجا چی کار میکنی قا...طل .صدام لرزید ...خب می ترسیدم . آدرین: من کاری نکردم فقط ر.گ خوابش و زدم همین . مرینت: نگاهی با ترس بهش انداختم و گفتم تو چرا فکر کردی به کمکت نیاز دارم !💥. آدرین: من اگه نبودم تو .مرده بودی !تازه ...بهش نزدیک شدم و گفتم اگه میدونستم کسیه که ازش متنفرم اینجوری از این بدبخت پذیرایی نمی کردم الانم یالا برو خونتون ! . مرینت: نمی خوام . آدرین: اوکی پس...
تا بعد🤍🦢
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام دارم یه داستان مینویسم به اسم جادوگر مدرسه ... شخصیت اصلی داستانم شوکای و چنگ شیائو دو تا بازیگر و آیدل چینی اند ..چنگ شیائو یه دختر دارک و مغرور با یه گربه مشکی چشم زرد که همیشه همراه اش هس و جادو بلده حالا باید به یه مدرسه شبانه روزی بره و ... میشه لطفا به داستانم سر بزنید 🥺💔🥲
های...-
من ساشام و دارم یه داستان مینویسم...-
خوشحال میشم سر بزنی و معرفیشو بخونی... -
تستت لایک شد... -
کامنت برام بزاری فالوت میکنم... -
یه سوال این فصل ۲
بله
ممنون
خواهش
عالیییییی
منووون