سلام به پارت ۱۱خوش آمدی
داهیون :تهیونگ عزیزم بیا باهم بریم خونه
سانا:اره اوپا بیا دیگه
تهیونگ : واقعا یعنی من جزو این خانواده هستم
دایون:این چه حرفیه تو از اول هم جزو خوانده ما بودی پسرم
تهیونگ :مرسی مامان
سانا:خوب اول بیا زود برین دیگه مگه نمیخوای اتاقت رو ببینی
تهیونگ :باش ولی خیلی باهام مهربونم شدی ها
سانا😐مگه چطور بودم
تهیونگ :تو مدرسه
سانا:ببین مدرسه فرق میکنه اوپا
دایون:عزیزم بریم
پدر سانا:بریم
از زبان سانا
داشت بارون میبارید آخ جوووووون 😆
حالا میرم زیر بارون بازی میکنم
تهیونگ:راستی مامان کجا میریم
دایون:خونه دیگه پسرم
تهیونگ: پس چرا سانا سوار ماشین نمیشه
پدر سانا:اخه بارون داره میباره
تهیونگ😐😶
دایون:آخه سانا بارون رو خیلی دوست داره بخاطر اون
تهیونگ:مگه خیس نمیشه
دایون: چرا نمیشه شایدم سرما بخوره😅🤣از زبان تهیونگ:سانا خیلی دختر شادی هست خوشحالم حال آبجی کوچولوم خوبه
سانا:اوپااااااا
تهیونگ :بله
سانا :نمیای باهم تو بارون بازی کنیم
تهیونگ:آخه خیس میشم
سانا:مگه چیه خیس شدنش خوبه دیگه 😁
دایون:سانا میخوای پسرم رو مریض کنی هون روز اول
سانا:نه کی گفته میخوام فقط یکم لاغر شه چیه مگه نمیبینی مگه چقدر چاقه
تهیونگ :کجام چاقه
سانا :تو هم که شوخی سرت نمیشه ها
دایون:دختر تو هنوز بدو تا خونه بعدش که رسیدی با اوپات چقدر که میخوای دعوا کن باش دختر خوب
سانا:چشم ما رفتیم بای بای ما رفتیم
تهیونگ :برو دیگه چرا داری یه ساعت شعر میگی
سانا:به تو چه آخه
تو خونه
سانا:بیا اوپابیین این اتاق تو هست خودم ترتیبش رو دادم فکر کردم از وایب کلاسیک هوست بیاد اینجا هم یه پیانو 🎹 و ویالون هست میتونی هر وقت بخوای تمرین کنی باشه اوپا؟
تهیونگ :🥺
سانا:ای تو چرا اینقدر کیوتی اوپا بزار بعلت کنم اخییی
تهیونگ :سانا آمد بغلم کرد درست وقتی بچه بودیم وقتی باهم دعوا میکردیم بعدش هم رو بغل میکردیم
تهیونگ:خیلی خوشحالم کنارتونم آبجی جونم 🙂
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
هی ;تولدتمبارک))باآرزویبهترینها.
بلخرهههههههههههههه ایولللللللللل آجیییییییییییی
😅
عالیییییییی
به امید پارت بعدی
به امید 😅
اره😂
♡♡عالی
مرسی