مدرسه ی ما هم گاز زدن

امروز مدرسه ی ما هم گاز زدن اول میگفتن فقط دبیرستانی ها الان به دبستان هم رسید بزارید داستان گاز زدن رو بگم اسلاید بعد

خب من از اول صبح که اومدم تو کلاس بچه ها میگفتن میخوان بزنن من نمیدونستم میخوان امروز بزنن بعد زنگ صف خرد ما گفتیم میخوان سر صف بزنن چون همه هم پشتشون دره راحت میزنن برای همین من چند تا از دوستام با کلاس شیشمی هامون طبقه ی بالا وایساده بودیم و صف رو نگاه میکردیم ببینم کی میزنن

بچه های کلاسمون هی میومدن بالا هی میرفتن پایین و کل بچه های مدرسه نگران بودیم و تو حیاط نمیرفتیم زنگ کلاس خرد و ما تو کلاس بودیم زنگ تفریح تموم شد و زنگ ورزشمون بود که مامانم با نگرانی اومد تو کلاس و گفت پاشو بریم وسایلت جمع کن من هم از بچه ها خداحافظی کردم مامانم گفت

نفس نکش منم فهمیدم زدن دو زدم تا به طرف در برم مامانم گفت ماشین اون وره باهم رفتیم داخل مدرسه خیلی بو میومد خیلی بوی عجیبی میداد داشت چشمام رو میسوزوند بوی تندی میداد به مامانم گفتم تو از کجا خبرت شد گفت تو گروه گفتن یکی از دبیرستان ها زدن بچه هاتون رو بردارید ماهم رفتیم دنبال خواهرم مدرسه ی اون هاهم زده بودن هیچ کی راه نمیدادند گفتیم صداش بزنن برش داشتیم داخل راه خیلی زیاد ماشین انبولانس بود رسیدیم خواهرم الان صداش گرفته و داره سرفه میکنه

بچه ها مراقب خودتون باشید سعی کنید تو حیاط نرید چون بو بیشتره و بیاید طبقه ی بالا اگر نفستون نمی اومد به یکی از بچه های کلاس بگید که ببرنتون دفتر و از هر بویی عجیبی که احتمال بودن همچین بویی تو مدرسه نیست از اونجا فرار کنید و به بچه های دیگه هم اطلاع بدید

امیدوارم براتون اتفاقی نیوفته