که دیدم یون جی رسیده به ی موتور تیکه داده
یون جی: سلام
ا.ت: چند دقیقس که منتظری؟
یون جی: امممم یه دیقه پس یک دیقه کمتر میگردیم
ا.ت: باشه حالا یه دیقه چیزی نیس
یون جی: اگه همینجوری ادامه بدی بیشتر میشه هاا
ا.ت: خیله خب بریم
یون جی: سوار شو
ا.ت: سوار این بشم؟
یون جی: نه سوار من شو:/
ا.ت: بیا پیاده بریم
یون جی: نه نمیشه سوار شو
ا.ت: نه پیاده بریم
یون جی: نکنه میترسی؟
ا.ت: نه...
یون جی: پس سوار شو
ا.ت: هعیییی تند نرون خب؟
یون جی: باشه
ا.ت: *سوار شدن*
یون جی: اما قول نمیدم
[ویو یون جی]
موتور رو روشن کردم و با تموم سرعت روندم.
وقتی با سرعت رفتم ا.ت دستش رو دورم حلقه کرد
ا.ت: جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغ گفتمممممن اروووممم
یون جی: نترس نمیمیریم
سرعت رو کم کردم
یون جی: خب کجا بریم
ا.ت: عامممم کافه چطوره؟
یون جی: خوبه بریم
به سمت ی کافه نزدیک رفتیم
[چند مین بعد]
یون جی: پیاده شو رسیدیم
ا.ت: اخیشششش
یون جی: دفعه بعد تند تر میرونم
ا.ت: نهههههههه
یون جی: باشه باو فهمیدم نترسی
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
پارت بعد هم بزار
عالیی
همیشه یادم میره اینو بگم...🗿
اگه یکم شخصیت یونگی رو تغییر بدم عب نداره؟؟
هرجور نظرتهه
عالی شد
که.. با کله خورد زمین
جررر