سلام✨ این اولین ناولیه که دارم پخش میکنم🤗 اصلا زانرش ترسناک نیست و میشه گفت یه جورایی ژانر فانتزی و عاشقانه داره🌙☁ امید وارم خوشتون بیاد💜
آلن ،یه کارمند جوون توی یه شرکت بزرگ، با کفش های کتونیش زیر بارون تو پیاده رو برای فرار از خیس شدن، به سمت آپارتمان کوچیکش توی یه شهرک نسبتا سرسبز داره می دوه. همین طور که با عجله قدم برمی داره زیر پاش برآمدگی نرمی رو حس میکنه. پاش رو سریع از رو برامدگی برمی داره و زیر نور ماه کامل با دقت به اون برامدگی نگاه میکنه، اون یه عروسک 20 سانتی خیس با چهره ترسناک و کثیفه که یکی از چشم های دکمه ایش کنده شده و از سوراخش پنبه زده بیرون ، موهای آبی تیره کامواییش گره خورده و لباس خاکستری پاره شده ای به تن داره و یکی از دست هاش پاره شده و از قسمت پاره گیش پنبه های کثیف شده ای بیرون زده.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
خیلی باحال بود
بی صبرانه منتظر پارت بعدی ام قشنگم
خوشحالم که خوشت (≡^∇^≡)
ممنونم ازت💜🫂
فالویی بفالو
*اکانتامو ب علت فلش کردن گوشی از دست دادم
حتما 🫂💜
نایص بود لایک شد پلیز به تستم سر بزن[:
ممنونم3>
حتما همسن الان سر میزنم🫂
چه داستان جالبی....
منتظر پارت بعد هستم....
همین الان میرم بنویسمش💜🫂
پارطح بعد🥺🥺🥺
ممنون که خوندیش💜
حتما3>