م: خودم برات توضیح میدم
ا: سریع بگو
م: فیلکسه اون خیلی خوشحاله که با ام نتمزد کردیم ولی اون با شمارا ناشناس بهم تبریک میگه همین
ا: مرینت من بچمم هاا
م: ادرین واقیط هست
ا: مرینت اگر یک پیام دیگه اومد روی گوشی بهم میگی درسته
م: اره ادرین تو برو بخواب
ا: من خوابم بدون تو نمیبره بیا پیشم
م: ادرین برو بخواب من میام
یخورده کار داشتم ولی ادرین نزاشت و منو کشون توی اتاق و خوابیدیم ادرین خیلی بچه دوست داشت ولی من میترسیدم برای اینکه درست بزرگش کنم یا هرچی
صبح شده بود سریع بلند شدم لباسی پوشیدم و سریع اماده شدم «عکس لباس را میزارم»
ادرین هنوز خواب بود
رفتم بیدارش کنم دلم نیامد
سرش را ناز کردم و یک پیامکی زدم روی گوشیش که بیدار شد بدونه من بیرونم خوب بزور توضیح بدم فیلیکس شب پیام داد و باهام قرار گذاشت و منم قبول کردم به سمتش رفتم دیدم داره قهوه میخوره واقعا خوش تیپ بود
ازبان ادرین: بلد که شدم دیدیم مرینت نیست همه جا را گشتم نبود گوشیم را برداشتم که زنگ بزنم پیامکی روی گوشیم بود 💦⛓️
نظرات بازدیدکنندگان (0)