
شرایط پارت بعد ۱۰ لایک ۱۲ کامنت
پارت دوم (توی ماشین جیمین) لونا:اوپا،چقدر هوا سرد شد.جیمین:آره لونا:اوپا،اونا دونه های برفه؟ جیمین:ودف؟ آخه برف تو بهار؟ لونا:مثل اینکه واقعا برفه. راوی:لونا چون لباس نازکی پوشیده بود کم کم به لرزه افتاد. جیمین متوجه لرزش لونا شد و کتش تنها چیزی که گرم نگهش می داشت رو انداخت روی شونه های لونا. لونا:اما خودت چی؟ جیمین:من سردم نیست تو خیلی زود سرما میخوری. لونا:مرسی راوی:کم کم به پایگاه نزدیک شدن. جیمین:لونا،از ماشین پیاده شو. راوی:لونا از ماشین پیاده شد و همراه جیمین به سمت در پایگاه رفتن. (در پایگاه) سوهو:سلام جیمین جیمین:سلام،قربان (*توجه سوهو رئیس جیمینه*) سوهو:خانم رد معرفی نمیکنی؟ جیمین:ه*م*س*ر*م هستن. لونا:سلام،من کیم لونا هستم و ه*م*س*ر جیمین هستم. سوهو:خوشبختم لونا:همچنین سوهو:خب،خانم کیم شما می تونید پیش لیا،آرین و بورا بمونید،برید ته راهرو دست چپ اتاق ۱۳۰. لونا:مرسی،اوپا من رفتم. جیمین:اوک،بای. لونا:بای
(در اتاق ۱۳۰) راوی:لونا در زد،لیا در رو باز کرد. لیا:سلام،تو لونا هستی؟ لونا:سلام،بله می تونم بیام تو؟ لیا:بله،حتما راوی:لونا رفت داخل اتاق و با دوتا دختر که داشتن بالش ها رو روی سر هم می کوبیدن مواجه شد. آرین و بورا: سلام،تو لونا هستی؟ لونا:بله خودم هستم سه تا دخترا همزمان:خوش اومدی! لونا:مرسی،میشه خودتون رو معرفی کنید،لطفا؟ آرین:آره،حتما؛من آرین هستم و ۲۳ سالمه بورا:من بورا هستم و ۲۴ سالمه لیا:من لیا هستن و ۲۶ سالمه لونا:منم لونا هستم ۲۵ سالمه (از زبان لونا) در زدم و وارد اتاق شدم.یه دختری درو باز کرد.رفتم داخل.همشون خودشون رو معرفی کردن منم خودم رو معرفی کردم.همه ی دختر ها با من خونگرم و مهربون بودن بجز دختری که اسمش بورا بود.
(پرش زمانی به شب) لیا:آرین زود باش اون نودل رو بده به من! آرین:اگه ندم چی میشه؟ لیا:هیچی فقط احتمالا ناقص میشی به دست من آرین:اوه،اوه لیا:لونا،میشه لطفا برای شام به من کمک کنی؟ لونا:بله حتما چیکار باید بکنم؟ لیا:اون نودل رو از دست آرین بگیر. آرین:لونا،اگه این نودل رو می خوای باید از دستم بگیری و شروع به دویدن کرد.لونا هم دنبالش دوید و نودل رو از آرین گرفت و به لیا داد. لیا:مرسی لونا.بورا شاید بد نباشه یذره کمک کنی از لونا یاد بگیر تازه امروز اومده اینجا ولی خیلی کمک می کنه. بورا:به من چه ربطی داره خودتون درست کنید اصلا من می رم بخوابم راوی:دختر ها شام رو خوردن و رفتن بخوابن. لونا:آخ این بالشه از کجا خورد تو سر من؟ آرین:من بودم لونا هم یه بالش سمت آرین کرد.لیا:آی این بالشه از کجا اومد؟ لونا:ببخشید لیا تاریکه نمیبینم میخواستم سمت آرین پرت کنم. لیا یه بالش سمت لونا پرت کرد و جنگ بالش ها شروع شد!! بعد از ۲۰ مین خسته شدن و خوابیدن.
اینم پارت دوم مرسی از حمایت هاتون
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بعدی دیگه
https://organizations.minnit.chat/824791836274592/Main
دخترا بیاین
بی صبرانه منتظر پارت سوم هستم🥺🖤
تو بررسیه لاوم
اوو ببخشید 🥺😂💔
ولی من تازه عضو تستچی شدم میتونم بپرسم بررسی کجاست؟😐😂💔
بررسی یعنی مثلا یه تست میسازی و یکی از ناظر ها باید اون رو تایید کنه تا بیاد تو صفحه
اگه تستت رو رد کنه دیگه منتشر نمیشه
آها خیلی ممنونم
بچه ها پارت 3 رد شد😑😑😑
میترسم اکانتم بپره چیکار کنم؟
من تا حالا اکانتم نپریده پس نمیدونم🥺💔
عالی بودد
خیلی گشنگ بودددد✨
تـسـتـتخـیـلـیگـودبـودلـاو🌾🌸خـوشـحـالمـیشـمازتـسـتآخـرمحـمـایـتکـنـی)!