خلاصه قسمت قبل: y/n میره هاگوارتز و اونجا با هرماینی گرنجر و نویسی لانگ باتم در قطار و پانسی پارکینسون، وینسنت کرب ، گریگوری گویل و دراکو مالفوی در قایق آشنا شد. دراکو مالفوی از y/n درخواست دوستی کرد چون پدرش بهش گفته بود که y/n یکی از نوادگان دور لرد سیاهه و خودش نمیدونه (تمام) قسمت 2 : مالفوی منتظر جواب y/n Y/n دستش رو میگیره ( به حالت دست دادن) و میگه : ممنونم از کمکتون من هم کمکتون رو قبول میکنم. «چند ساعت بعد» بچه ها رسیدند در قلعه و به همراه پروفسور مک گوناگال به داخل سرسرا رفتند و منتظرند تا گروه بندی بشوند. پروفسور مک گوناگال: خب اسماتون رو میخونم تا بیاید و بشینید سر این صندلی و کلاه روی سرتون بزاریم و گروهبندی بشید. خب، هرماینی گرنجر. دختر مو فرفری داخل قطار میره و میشینه سر صندلی و میشه گریفیندور. _ دراکو مالفوی + اسلیترین از زبان y/n : مالفوی اسلیترینی شد، یعنی ممکنه آدم بدی باشه! نه فکر نمیکنم، شایدم باشه! یعنی برای دوستی خوبه؟! _هری پاتر +گریفیندور _رونالد ویزلی + گریفیندور _y/n Y/n میره و میشینه سر صندلی کلاه : خب خب خب، هوش بالایی داری، قلب پاک و معصومت هم منو متوجه خودش کرده و همچنین شجاعت کافی رو هم داری و اما... اسلیترین! از زبان Y/n : ای وای اسلیترینی شدم! (Y/n ) اما حس بدی ندارم!(y/n) حس میکنم خوشحالم هستم اما ... _y/n بلند شو اسلیترینی ها منتظرتن
از زبان y/n : ای حواسم نبود. یه لحظه حواسم پرت شد Y/n رفت و نشست کنار مالفوی حالا همه گروه بندی شدند و پروفسور دامبلدور مدیر مدرسه سخنرانی کرد و حالا بچه ها دارن غذا میخورند. فردا صبح : Y/n : خب وینتر امروز رفت تا نامه ام رو به دست مامان بابام برسونه.(وینتر جغد y/n ) امروز سه تا کلاس داریم، معجون سازی با پروفسور اسنیپ، پرواز با پروفسور هوچ و ورد های جادویی با پروفسور فلیت ویک
از زبان y/n : ای حواسم نبود. یه لحظه حواسم پرت شد Y/n رفت و نشست کنار مالفوی حالا همه گروه بندی شدند و پروفسور دامبلدور مدیر مدرسه سخنرانی کرد و حالا بچه ها دارن غذا میخورند. فردا صبح : Y/n : خب وینتر امروز رفت تا نامه ام رو به دست مامان بابام برسونه.(وینتر جغد y/n ) امروز سه تا کلاس داریم، معجون سازی با پروفسور اسنیپ، پرواز با پروفسور هوچ و ورد های جادویی با پروفسور فلیت ویک
از زبان y/n : ای حواسم نبود. یه لحظه حواسم پرت شد Y/n رفت و نشست کنار مالفوی حالا همه گروه بندی شدند و پروفسور دامبلدور مدیر مدرسه سخنرانی کرد و حالا بچه ها دارن غذا میخورند. فردا صبح : Y/n : خب وینتر امروز رفت تا نامه ام رو به دست مامان بابام برسونه.(وینتر جغد y/n ) امروز سه تا کلاس داریم، معجون سازی با پروفسور اسنیپ، پرواز با پروفسور هوچ و ورد های جادویی با پروفسور فلیت ویک
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چرا ادامه نمیدیی