سلااام من اومدم ... قسمت بعدی رو هم با خودم اوردم ... بریم که ببینیم 😎
از زبون تالون : از بس که گریه کرده بودم روی پنی از حال رفتم .... اصلا نمی تونستم ولش کنم .... می خواستم اونقدر اونجا بمونم تا این که منم بمیرم ..... تا اینکه یه دفه .....
......... 😐😐😐 یه نفر دستاشو قفل کرد دور کمرم .... هــــــــــااااااان ..... پنـ .... پنــــــی ؟؟؟؟؟؟؟
پنی : تا .... تا..... تالون .... خودتی ؟؟ .....داری چیکار می کنی ؟.....
( تالون داره با خودش میگه ) : پنـ....پنی ..... نمرده .....چشماش رو دیدم و ..... دهنش ........ شاخ در اوردم .......😱😱😱😱 نـــــه .... امکان نداره ..... یعنی ..... اونم .....
بقیه داستان از زبان پنی : اه .... سرم ..... داره می ترکه .....چه اتفاقی افتاد؟ ......😨 اهان .... یادم اومد تالون زده بود به کلش 😡😡😡 ..... چه اتفاقی برام افتاده ؟؟؟ این دیگه کیه ..... تالون ؟؟؟؟
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
27 لایک
ج.چ به نظرم با منحل شدن گروه مد و بعد به حالت عادی برگشتن
خیلی خوب پیش میره کاش منم ازت یاد می گرفتم یه ذره داستانم جالب میشد
بیشتر بنویس
عالییییییی بود
ممنونننن 😍😍😍
پارت بعد چیشد 3 روز شد
وای بایددد بگممم حرف نداشتتتت😍😍😍
حتما ادامه بدهه حتماااااا
و لطفا به تست های منم یه سری بزن😍♥️
عاااالییی
میدونی چرا تالون تبدیل به خون آشام شد؟ چون عمر ابدی تو طبیعت انسان نیست
و اینکه بنظرم داستان خون آشامی آخرش باید به خوبی و خوشی تموم شه.
ببین راستش حس میکنم داستانت یه ربطی به داستان قرمزی یا همون red داره
آخه شبیهن
واییییییی عالی بود لطفا پارت بعد رو زود بنویس
هورااااا بالاخره منتشر شدم من الان خر کیفم😂
عالی فقط کی پارت بعد را میگذاری؟
لطفاً زود تر بذار🙏
راستی فکر کنم بتونم ادامه حرف طالون رو حدس بزنم😉 ولی نمی گم😁