صبح ساعت ۸ از خواب بیدار شدم و دوش گرفتم بعد رفتم پایین.ادری:چه عجب از خواب بیدار شدی.لباس بیرون تنش بود.مری:جایی میری؟آدرین:آماده شو ساعت ۱۰ با شرکت مقابل قرار داریم.سریع دویدم تو اتاقم لباس پوشیدم وسایل آرایشی رو ریختم تو کیفم و ده بدو.سوار ماشین شدم تا آدرین داشت رانندگی میکرد یکم آرایش کردم(لباس اسلاید)سریع رفتم داخل.رفتیم دم میز منشی.آدرین:ببخشید آقای تامسون هستن؟لایلا:(منشی)وقت قبلی دارید؟مری:بله من مرینت هستم مرینت آگرست طراح مد.لایلا:بله بفرمایید.رفتیم دمه در و دوتا تقه به در زدم._بفرمایید.وارد شدیم ی پسر که میخورد ۲۵-۲۶ سالش باشه پشت میز نشسته بود.مری:سلا اقای تامسون.روی صندلی نشستیم.هوگو:میتونم به اسم صداتون کنم؟آدری:البته.مری:من مرینتم.هوگو:خب مرینت(روند مسابقه رو توضیح میده)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
ناظرش من بودم :>
پین؟
پارت بععععععععععدددددددددد
چشم چشم
سلاممم خوبی زندگیم؟🙂💔
خوبم ولی کامی ژان اینجوری مهربان بودن به تو نمیاد 😁
نچ نچ ببین من هم بت احترام بزارم خودت تعجب میکنی😐✋🏻
😁😁😂
پارت بد کوشش؟
درس دارم حالمم خوب نیست(ریه هام عف.ون.ت کرده)وقت نکردم ولی به زودی میزارم😁😁
بگردم خوبی؟🥺💚
باشع خودتو اذیت نکن🥺💜
آره خوبم ولی هرچی میزارم رد میشهههه😬😬
بل بلع:/
😁
عالییی