7 اسلاید صحیح/غلط توسط: سوناده انتشار: 4 سال پیش 410 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم از پارت دوم
خب همین طور که گفته بودم یه خلاصه از اتفاقی که بین ادرین و مرینت افتاد میگم . راستی دوستان این داستان عاشقانه و غم انگیز هست ولی پارت های بعد عاشقانه میشه
گذشته : مرینت از ادرین دل سرد میشه و به سمت کت کشیده میشه ولی یه روز تیکی میگه که باید هویت های همو بفهمید وقتی مرینت میفهمه که ادرین همون کت نواره قهر میکنه وای کت دلش رو بدست میاره بعد ارباب شرارت شکست میدن و مرینت امیلی را زنده میکنه ولی نمیفهمیند که قربانی کی بود بعد گابریل خیلی مهربون میشه و امیلی و گابربل مرینتو مقل دختر خودشون دوست دارند . بعد ادرین از مرینت خواستگاری میکنه و مرینت هم قبول میکنه بعد با هم به دانشگاهی که تازه در پاریس ساخته شده میرند هنوز یک سال از رفتنشون به دانشگاه نمیگذره و مرینت و ادربن با هم توی یه خونه ویلایی زندگی میکردند که یهو یه روز میبینه که مرینت و یه پسره دارند همو میبوسند و میخندند و مرینت میگه که من اصلا ادرین دوست ندارم و فقط برای سرگرمی با اون بودم و ادرین عصبانی میشه و مرینتو از خونه میندازه بیرون و بهش یه سیلی میزنه و مرینت خیلی ناراحت میشه و تصمیم میگیره که بره نیویورک ولی قبل رفتنش حلقه ی نامزدی رو میده به ادرین و ادرین هم معجزه گرشو میده به مرینت و مرینت هم میره بعد از ۱ ماه ادرین میفهمه که همه ی اینا تخسیر لایلا بوده و پشیمون میشه و دیگه اون ادرین سابق نمیشه هر شب گریه میکنه همیشه پریشونه . مرینت وقتی میره نیویورک میره پیش ادری و پیشنهادش را قبول میکنه و اونجا به دانشگاه میره و توی یه خونه زندگی میکنه اونجا با یه دختر به اسم کامیلا اشنا میشه که همسایشون بوده و با هم دوست میشن حدود ۱ ماه ونیم بوده که مرینت به نیویورک رفته که یه روز حالش بد میشه و وقتی کامیلا اونو به لیمارستان میبره دکتر میگه که ۳ ماهه که بارداره اول میخواسته بچه رو س ق ط کنه ولی کامیلا جلوش میگیره
دختر مرینت بدنیا میاد و مرینت اسمشو میزاره الیس به معنی بانوی نجیب زاده ( یک اسم فرانسوی ) مرینت اسم پدر واقعی و همین طور عکس پدر الیس را مخفی میکنه و بهش نمیگه که پدر واقعیش مدل معروف فرانسوی ادرین اگراست هست . توی این مدت که پیش ادری کار میکرد مرینت میشه بهترین طراح شرکت ادری و همین طور دست راست ادری و مقام شرکت را بالاتر میبره . ادری به درخواست مرینت اسم واقعیش را به کسی نمیگه برای همین همه اونو به اسم ماری میشناسن حتی به گابریل هم همینو گفته . ادرین به خودش قول میده که اگه مرینت را پیدا کرد همه چیز را براش جبران کنه .
زمان حال : فردا صبح 💙 بعد از رفتن الیس به مدرسه رفتم پیش کامیلا ( عکس همین اسلاید ) قضیه را بهش بگم . ( علامت کامیلا 💟 ) 💟 چی شده مری جون 💙 ادری ازم خواسته که مهمونی که در اون طراح های مد و مدل های معروف اروپا و امریکا در اون حضور دارن برم تازه قراره توی پاریس برگذار بشه 💟 خب 💙متوجه نیستی دارم میگم طراح های مد و مدل های معروف یعنی گابریل اگراست و ادرین هم توی اون شرکت میکنند من نمیخوام باهاشون روبه رو شم 💟 مرینت تو تا کی میخوای مخفی بشی بلاخره که یه روزی روبه رو میشید 💙 مشکل همین جاست ادری خواسته الیس را ببرم تازه البته که میبرم امکان هست که کارم بیشتر از ۱ هفته طول بکشه و مشکل همین جاست اگه الیس بفهمه که پدرش کیه یا ادرین بفهمه که الیس دخترشه چی اون وقت جواب الیس را چی بدم 💟 بلاخره که میفهمه خب من تنهات میزارم تا یکم فکر کنی
💙 رفتم خونه فردا پرواز داشتم نمیتونستم نروم اخه ادری روی من حساب کرده بود و تازه دلم برای الیا و بقیه تنگ شده بود دیگه تصمیمو گرفتم میخوام برم و الیس هم ببرم هرچی میخواد بشه چمدون خودمو با الیس جمع کردم . وقتی الیس اومد گفتم گلم برای حدود ۱ هفته میریم پاریس 💜 اخخخ جووونن 💙 فردا پرواز داریم چمدونت را جمع کردم 💜 اررررههه بلاخره میتونیم برج ایفل را ببینم 💙 الیس رفت توی اتاقش تا بازی کنه منم رفتم روی مبل دراز کشیدم که یهو نفهمیدم چی شد وقتی بیدار شدم ساعت ۵ بود رفتم توی اشپزخونه وقتی در یخچال را باز کردم دیدم پنیری که برای شام خریده بودم نیست رفتم در کابینت را باز کردم دیدم اون همه پنیری که برای پلگ خریده بودم هم نیست دیگه کارد به استخونم رسیده بود داد زدم : پلللگگگگ که تیکی گفت : چی شده مرینت بعد پلگ اومد گفت : چیشده 💙 تو اون همه پنیر که حداقل برای ۲ هفتت بود را خوردی پلگ گفت : خب گشنم بود . 💙 شام یه چیز دیگه درست کردم شام خوردیم و رفتیم خوابیدیم . فردا صبح : 💙 صبحونه رو با الیس خوردیم و بعد با تاکسی رفتیم فرودگاه چمدونارو تحویل دادیم و سوار هواپیما شدیم .
توی هواپیما خوابم برد وقتی بیدار شدم رسیده بودیم پاریس همین که پیاده شدم یک عینک افتابی گذاشتم تا کسی منو نشناسه رفتیم چمدونا را تحویل گرفتیم و رفتیم هتل شهردار بورژوا و اتاق رزو کردیم الیس که خیلی خوشحال بود هی میگفت بریم پاریسو ببینیم و من بهش گفتم که یکم صبور باشه بعد از کمی استراحت رفتم به ادرسی خونه ی الیا که قبلا بهم داده بود وقتی زنگو زدم درو باز کرد چو کلاه و عینک داشتم منو نشناخت بهش گفتم 💙 خانم سزار باید باهاتون صحبت کنم فردا توی کافه ی ایفل ( یه ایم الکی از خودم دراوردم ) منتظرتون وبعد رفتم . ( خب میریم زمانی که مرینت توی کافه منتظر الیا هست ) 💙 الیا که اومد سلام کردم اونم سلام کرد ۲ تا قهوه سفارش دادیم ( الیا 💛 ) 💛 خب خانم برای چی میخواستید با من حرف بزنید اصلا شما کی هستید 💙 یعنی منو نمیشناسی الیا خب من این جانب هستم و کلاه و عینکم را در اوردم . الیا خشکش زده بود 💛 م.... مری ...... مرینت ......
پایان کامنت و لایک یادتون نره
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
35 لایک
سلام عالبـــــــ بود پارت یکش کحاس؟
عالی بود فقط سعی کن بیشتر بنویسی آخه زود تموم میشه
عالی میشه
میشه یه درخواستی کنم
میشه زود تر پارت سوم را بنویسی
لطفا😢😢😢
بعدی هم زود بزار
توی بررسیه
لایک کردم کامنت دارم میزارم دنبالت میکنم خوب اگه میشه اینکار هارو برام بکنی یه داستان هم نوشتم ممنون میشم بخونیش لایک و نظر بدیی🥺🥺
چشم خوندم عالی بود لایکم کردم
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بوددددد زودتر بعدیو بذار 💖💖💖💖
توی برسیه
خوب ود ولی کم نوشته بودی اسلاید ها هم کم بود ۲ تاش هم که انچه گذاشت بود باید بیشتر گینوشتی ولی بازم خوب بود 😊🙃
بچه ها میگم شما ها می دونید هر تست تقریبا چقدر طول میکشه تا منتشر بشه ؟؟
آخه من تازه اومدم تو تستچی زیاد وارد نیستم
حدود ۱۵ تا ۱۴ روز طول می کشه
وای چه زیاد
باشه مرسی که گفتی ارینا
راستی دنبالت کردم دنبال کن😉
چشم
سلام
من واقعا از داستانت خوشم اومده خیلی خیلی زیاد خوشگله می تونی یکم زودتر بزاریش؟؟؟
راستی سوناده اسم دختره؟؟؟
ممنون بله سوناده اسم یک دختر یک اسم افسانه ای در ژاپن
ووووو
چه خفن